بزرگنمایی:
شاید بتوان چنین گفت که پرتکرارترین اصطلاحی که بر زبان مردم دزفول جاری است ، جمله ،« عَزیِنَه گرات» است. و معمولا دزفولی ها با این جمله که تکیه کلام شان شده شناخته می شوند .اما کمتر کسی به معنی این اصطلاح رایج توجه دارد .
« عَززِی گِرات » یا « عَززِی گَرات » یا « عَززِی گِراد * » یک نوع
نفرین است و به معنی (الهی) عزادار بشوی ، (عزایی بگیرد تو را) (الهی بواسطه ی از دست دادن عزیزی عزادار شوی است).
اما ،
« عَززِی نَگِرات » ، یا « عَززِی مَگِرات یا نَگِراد »
یه نوع دعاست و به معنی : (الهی) عزادار نشوید ، و ( عزیزی از شما نمیرد ) است.
تحلیل ادبی/
شاید بتوان چنین گفت که پرتکرارترین اصطلاحی که بر زبان مردم دزفول جاری است ، جمله ،« عَزیِنَه گرات» است. و معمولا دزفولی ها با این جمله که تکیه کلام شان شده شناخته می شوند .اما کمتر کسی به معنی این اصطلاح رایج توجه دارد .
« عَززِی گِرات » یا « عَززِی گَرات » یا « عَززِی گِراد * » یک نوع
نفرین است و به معنی (الهی) عزادار بشوی ، (عزایی بگیرد تو را) (الهی بواسطه ی از دست دادن عزیزی عزادار شوی است).
اما ،
« عَززِی نَگِرات » ، یا « عَززِی مَگِرات یا نَگِراد »
یه نوع دعاست و به معنی : (الهی) عزادار نشوید ، و ( عزیزی از شما نمیرد ) است.
البته باید یادآور شد این جمله چنان پر کاربرد شده است که گوینده بدون هیچ گونه منظوری از جهت نفرین و یا حتی دعا به طرف مقابلش می گوید و از شاخصه های گویش دزفولی شده است.
حقیقت این است که برای بیشتر اصطلاحات رایج بین مردم به هیج وجه نمی شود دلیل یا سند مستندی آورد ، برای بعضی از ضرب المثل ها غالبا قصه ای روایت می کنند (شاید هم درست می کنند ) مثل یک بام و دو هوا ، دسته گل به آب دادن ، خَرِ ما از کُرِه گی دُم نداشت و..و.. و اما هیچ کس نمی تواند ادعا کند ریشه اصلی ماجرا را پیدا کرده است .
معمولا ما حرفی را می پذیریم که معقول تر و به فرهنگ جامعه نزدیکتر باشد ، حرفی که به رفتار و گفتمان و کُنش مردمش نزدیک باشد . تا زمانی که کسی نظر بالاتری که بیشترین تعداد موافق را داشته باشد ، نگفته است ، نظر جاری قابل قبول است.
در توضیح فعل گرات ابتدا باید اشاره کرد که :
درگویش دزفولی «گرفتن » را با ضمه روی حرف « ر » بیان می کنیم >> « گِرُفتَن »
ولی این فعل در زبان فارسی با کسره زیر حرف « ر » بیان می شود > > « گِرِفتَن »
بنابر این اگر چه « گرات » معنای گرفتن می دهد اما از آنجا که سعی شده تا در این مقاله مستدل سخنی بیان شود باید چنین نوشت که : در اینجا « گرات » به معنای «گرفتن» نیست ، بلکه دو معنی دارد:
اول، فعل دعایی به معنای « تو را بگیرد » که در اصل، « گرایات» است.
و
دوم: به معنای فعل امر « بگیر» که در برخی محلات دزفول و نیز گویشهای پیرامونی استفاده می شود.
هم اکنون بر زبان تعدادی از دزفولی ها و همچینن در شهرکهای دزفول بطور عرف لفظ « گرات » جاری است به ویژه در بین مردم شهرک های اطراف دزفول از قدیم و حتی هم اکنون شکل های مختلف از این نوع فعل بکار برده می شود .
مانند:
گِراتِش ( بگیر ) بَراتِش ( ببر ) گُوواتِش ( بگو ) و « گِراتِه گِرُفتِشَه » ( گرفتگی یا گرفتاری برایش پیش آمده است ) معنی می دهند .
در توضیح « گِرات » یا « نَگِرات »
یعنی تبدیل نفرین به دعا باید نوشت که :
گویشوران و گویندگان عامِ یک زبان ، حتی بدون این که خود بدانند و یا بدون دانستن اصطلاح مدِ نظر
« بِهْ گویی» می کنند.
یعنی ترجیح می دهند معنای بهتر و زیباتر کلمه و یا جمله را مورد استفاده قرار دهند و بدین وسیله ، بِهْ گویی کنند به طوری که چیزی را که در زبان محاوره ای خود (گویش خود )، بار منفی دارد نسبت مثبت به آن بدهند.
مثل این جمله که جمله ی منفی " فلانی .... خورد" به جمله ی مثبت " فلانی شکر خورد" تغییر پیدا کرده است.
یعنی :
از جنبه ی منفی بودن خارج می شود تا در حقیقت برای رهایی از قبح این کلمه بهتر از آن استفاده گردد ، تا مؤدبانه ادا شود و جنبه ی اخلاقی آن رعایت شده باشد .
بنابر این جمله :
« عَززِی گِرات » بمعنی عزادار شوی که نوعی نفرین است به « عَززِی نَگِرات » بمعنی عزادار نشوی که در اصل دعا است تبدیل می کند
و یا جمله
دَردُم مِی جُونِت خَورا ( درد من به جان تو بزند یا بخورد )
تبدیلش می کند به
دَردُم مِی جُونُت نَخَورا ( درد هایم از جان تو دور باشد )
چون تعلق خاطر دارد و دلش نمی آید که نفرینی بر زبان جاری کند .
...................
علاوه بر آنچه در معنای « عَززِی گِرات » ذکر گردید محقق ارجمند احمد افشاریان زاده برای جمله
عَززِی مَگِرات ، را در اصل جمله ی« عَززِیمَّگرات » دانسته و آن را چنین معنا می کنند :
عزت مرا نگه دار ( عزت مرا داشته باش) (برای من آبرو داری کن )
[ این عبارت به حالتِ خواهش از طرف مقابل و البته توام با سرزنش طرف ادا می شود ]
ایشان در توضیح می آورند که :
در اصل « عززِتمَه » ( عزتم یا عزت من ) بوده که حرف " ت " به مرور زمان حذف شده است
احمد افشاریان زاده نظر خویش را چنین توضیح می دهند که
مخفف کردن حروف در کلمات و یا تبدیل برخی حروف در یک کلمه در یک پروسه زمانی طولانی بمنظور تلفظ آسانتر و سریعتر آن از ویژگی های یک زبان پویا و قدرتمند است که این نکته در گویش دزفولی کاملا مشخص است .
مانند کلمه ی : " بی بی کدبانو" که به مرور زمان به " بِیکَمبُو" مبدل شده است.
ایشان همچنین عقیده دارد که گاه تبدیل یک کلمه بدون هیچ قواعد خاصی و فقط به خاطر سهولت در بیان ، و.. تغییر یافته و با دلایل بیشتری از این نظر خویش دفاع کرده و حاضر به پاسخگویی در برابر مخالفان با این معنا هستند .
محقق ارجمند خانم مرضیه عروه در این خصوص توضیح می دهند :
دگرشهای زبانی البته که برای سهولت گفتار اما قطعا با قواعد خاصی رخ میدهند که باید بتوان نمونههایی هم در دیگر کلمات برایشان پیدا کرد.
«عزت» هنوز هم در گویش دزفولی با کسرهی ع ادا میشود در حالیکه ع « عَززِی مگرات » یا « عَززِی گرات» و دیگر اَشکال آن، همواره با فتحه ادا شده و هنوز میشود. « عِزّت » به معنای عزت « عَززِی » بمعنای عزا
ایشان ادامه می دهند که نهایتا
کلمه « عَززِی گرات » یک گویش قدیمی و فولکوریک است که سعی داریم همانگونه که بوده حفظش کنیم و برای آیندگان به همان صورت ثبتش کنیم ./ اتمام پیام
منبع :
واژه ها و جملات در گویش دزفولی ،
گفتگویی موشکافانه با حضور خانم ها : مرضیه عروه ، مریم مفتوح و آقایان احمد افشاریان زاده و امیرکرامت نیا
توضیحات:
* گِراد : در برخی محلات قدیم دزفول گِرات به شکل « گِراد » بکار رفته است .
* عَززِی مَگُرات : در برخی محلات قدیم دزفول حرف « گ » با ضمه بیان شده است .
** . باید اشاره کرد که «فرهنگ لغت نویسی» و «فرهنگ لغت پژوهی» کاری تخصصی است که در این رابطه می توان به « فرهنگنامه »ی آقای حبیب شوکتینیا ادیب ، شاعر، نویسنده ، ویراستار و محقق ارجمند متولد 1342 دزفول نام برد که ان شاا... به زودی در اختیار دانش پژوهان و محققین ، قرار خواهد گرفت .