خاطره ی پژوهشگر ،نویسنده و شاعر اهل دزفول از آواز استاد شجریان
آواز شجریان با غزلی از عماد خراسانی و خاطره ای که ماندگار شد
فرهنگی - اجتماعی
بزرگنمایی:
قریب ده سال پیش دردهه اول محرم بودکه آواز غم انگیز و جگرسوز استاد فقید شجریان را با شعری ازشاعرِ شهیر عمادخراسانی شنیدم .
یادداشت/
خاطره ی استاد حکمت فر پژوهشگر ،نویسنده و شاعر اهل دزفول از آواز استاد شجریان
قریب ده سال پیش دردهه اول محرم بودکه آواز غم انگیز و جگرسوز استاد فقید شجریان را با شعری ازشاعرِ شهیر عمادخراسانی شنیدم .
چون شاعر این غزل (بزم خراباتیان ) را درغم از دست دادن همسرخود سروده بود تاثیری دلنواز و اثربخش ،روح و روان مرا به التذاذ کشانید، و چون در هنگامه عاشورا بود ، با‌یاد حضرت علی اکبر (ع )به استقبال غزل جانگداز عمادخراسانی رفتم ، و با وزن (مفتعلن مفتعلن فاعلن) این گونه سرودم
زبانحال حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بر بالین حضرت علی اکبر(ع) در روز عاشورا
شمع سوزان
حال که تنها شده ام می روی
عاشق و شیدا شده ام می روی
حال که در عرصه ی دشت بلا
بی کس و یکتا شده‌ام می روی
حال که دلداده ی دیدار آن
صورت زیبا شده ام می روی
حال که بر قامت رعنای تو
دیده سراپا شده ام می روی
حال که از هجر تو ای ماه عشق
واله ی صحرا شده ام میروی
حال چو بلبل به تماشای گل
محو تماشا شده ام می روی
حال چو پروانه ی سوزان شمع
تازه مهیا شده ام می روی
حال که از حسن دل آرای تو
رهزن دل ها شده ام می روی
حال که از نرگس جادوی تو
لؤ لؤ لا لا شده ام می روی
حال که بهر لب عطشان تو
ساغر مینا شده ام می روی
حال که شرمنده ی اشک غم
مام تو لیلا شده ام می روی
حال که بر ساحل شط فرات
در غم سقا شده ام می روی
حال که بی یار و گرفتار این
لشکر اعدا شده ام می روی
حال چو حکمت به تمنای دوست
غرق تمنا شده ام می روی
محمد حسین حکمت فر
چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ - ۰۱:۳۸:۴۴
منبع: پایگاه خبری صبح ملت