بزرگنمایی:
دیشب وقتی درقاب تلویزیون از سیمای خوزستان مرگ رقت بار گاومیش های هورالعظیم را دیدم که در لجن خشکیده کف هور دست وپا می زدند، دلم گرفت....بی اختیار یاد مش عبده یکی از انسانهای شریفی افتادم، از همسایگان ما در دوران طفولیت...درمحله حج مرادی دزفول....
ازبین این آدم های شریف وزحمتکش فقط مش عبده بود که داخل خانه اش تعداد زیادی گاومیش نگهداری می کرد..... چه روزهایی که دم خونه اش انتظار میکشیدیم تا غروب بشه وگاومیش ها از رودخانه برگردن و ما شیر بخریم... شیری که هنوز که هنوزه مزه فوق العاده آن را حس می کنم.....شیردر قدحیِ چینی همراه با حلاوی(یک نوع خرما) بدون هسته له شده ... شیر حلاوی را زیر زبونم الان مزه مزه می کنم، یادآوری آن مرا به اون ایام نوستالژیک میبره...
خاطره/نوستالژی
سید محمد علوی
دیشب وقتی درقاب تلویزیون از سیمای خوزستان مرگ رقت بار گاومیش های هورالعظیم را دیدم که در لجن خشکیده کف هور دست وپا می زدند، دلم گرفت....بی اختیار یاد مش عبده یکی از انسانهای شریفی افتادم، از همسایگان ما در دوران طفولیت...درمحله حج مرادی دزفول....
ازبین این آدم های شریف وزحمتکش فقط مش عبده بود که داخل خانه اش تعداد زیادی گاومیش نگهداری می کرد..... چه روزهایی که دم خونه اش انتظار میکشیدیم تا غروب بشه وگاومیش ها از رودخانه برگردن و ما شیر بخریم... شیری که هنوز که هنوزه مزه فوق العاده آن را حس می کنم.....شیردر قدحیِ چینی همراه با حلاوی(یک نوع خرما) بدون هسته له شده ... شیر حلاوی را زیر زبونم الان مزه مزه می کنم، یادآوری آن مرا به اون ایام نوستالژیک میبره...
********************
از دور ابر سیاهی که تمام عرض خیابان غربی حجمرادی منتهی به رودخانه را پرمی کرد، دیده شد.. گله گاومیش های قوی هیکل که سراسیمه میدویدند وطوفانی از گردوخاک ناشی از کوبیدن سم های قدرتمندشان بر کف خاکی خیابان به هوا تنوره می کشید هویدا شد...
دراین لحظات ماندن درخیابان همان و له شدن زیر دست وپای گاومیش های عظیم الجثه همان. هرکدام از ما کودکان دیگ و قابلمه به دست به دالان های خانه هایی که دربشان همواره برویمان باز بود پناه بردیم تا گاومیش ها در خانه بزرگ مش عبده زیر سایبانهایی از جنس برگ مو(خرما) ارام بگیرند.....
این پروسه ی آرام شدن و استقرار در جایگاه و دوشیده شدن و آماده سازی شیر برای فروش حدود دو ساعت گذشته از غروب ادامه داشت..... رفتن به خانه مش عبده و عبور از زیر شکم و لابه لای این گاومیش ها خالی از خطر برای ما کودکان نحیف ولاغر نبود ولی هرچه بود می ارزید.... مهربانی، خدا ترسی، انصاف ودرستکاری مش عبده و شیرِ غلیظ وخالی از آب اضافی و حجمی از شیر که همیشه بیشتر از قیمتش بود باعث می شد شیر مش عبده، مشتری خودرا از زیر سنگ هم که بود پیدا بکنه....
گاومیش علاقه زیادی به آبتنی در استخر، رودخانه و گودالهای آب دارد و معمولا پس از مدتی چرا خود را به آب میرساند و در آن غوطه ور میشود. گاومیش برای فرار از حشرات موذی نیز به آب پناه میبرد و با آغشته کردن سطح بدن به گل و لای خود را از آسیب آفتاب و حشرات گزنده در امان نگه میدارد.
گاومیشها در سراسر سال، بیرون از جایگاه در محوطه آزاد نگهداری می شوند و تنها جایگاه مشخص آنها سایبانهایی است که از گیاهان محلی از قبیل نی، شاخ و برگ درختان و برگهای خرما ساخته می شود.
نژادخوزستانی240 روز شیردهی دارد که بیشترین روز را دربین سایر مناطق با 1600 کیلوگرم درسال دارد.
یاد گاومیش این حیوان پرفایده ویکی از ساکنین اکوسیستم های درحال احتضار کرخه ،دز وکارون و رودخانه های استان پرآب خوزستان افتادم که درسایه بی تدبیری مدیریت منابع آب و راهزنی در سرشاخه های رودها به خشکسالی تحمیلی مبتلا شده اند...
مرگ هور یعنی مرگ اکوسیستم و موجودات درون آن.مرگ هور یعنی مرگ گاومیش....مرگ گاومیش یعنی مرگ دامدار...مرگ دامدار یعنی مرگ زندگی....مرگ خوزستان یعنی مرگ ایران....و مباد حیاتی را که در آن ایران نباشد.../ انتهای پیام
یکشنبه 27تیر1400