مقاله تحلیلی/استغناء، ترس یا تحقیر؟
پیام و نتایج محرمانه بودن تغییرات در کتاب های درسی چیست؟
فرهنگی - سیاسی - اجتماعی
بزرگنمایی:
«هیچ چیز خطرناکتر از این نیست جامعهای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس میکنند سهمی در جامعه دارند، از آن جامعه #محافظت میکنند ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، ناخودآگاه میخواهند آن جامعه را #نابود کنند.» مارتین لوترکینگ
«دکتر حسن ملکی» (معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی) که کتابهای درسی مدارس زیرنظر او تهیه و چاپ می شوند؛ در پاسخ به درخواست خبرنگاری در «سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» برای اطلاع از محتوای «پیشنهادهای حوزه علمیه قم برای اصلاح مطالب کتاب های درسی»؛ به صورت رسمی اعلام کرده است: ..
استغناء، ترس یا تحقیر؟
پیام و نتایج محرمانه بودن تغییرات در کتاب های درسی چیست؟
✍️مجید علیپور
«هیچ چیز خطرناکتر از این نیست جامعهای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس میکنند سهمی در جامعه دارند، از آن جامعه #محافظت میکنند ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، ناخودآگاه میخواهند آن جامعه را #نابود کنند.» مارتین لوترکینگ
«دکتر حسن ملکی» (معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی) که کتابهای درسی مدارس زیرنظر او تهیه و چاپ می شوند؛ در پاسخ به درخواست خبرنگاری در «سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» برای اطلاع از محتوای «پیشنهادهای حوزه علمیه قم برای اصلاح مطالب کتاب های درسی»؛ به صورت رسمی اعلام کرده است: «نظرات حوزه علمیه برای اصلاحات در کتاب های درسی، اسناد با طبقه بندی #محرمانه است!» پاسخی غیرقابل باور و شگفت آور از سوی یک مدیر ارشد در دستگاه تعلیم و تربیت کشور که مشخص نیست براساس کدام مصوبه و یا توجیه محکمه پسندی مانع از انتشار فهرست انتقادات و پیشنهادهای ادعایی از سوی حوزه های علمیه شده است.
پیش از این نیز انتشار اخباری از فهرست تغییرات اعمال شده در کتاب های درسی از دستکاری در روایت دست اندازی های روسها به خاک ایران با هدف تلطیف چهره استعماری روسیه در کتاب تاریخ معاصر، حذف نام و یا دستبردن در سروده های شاعران نامدار و جایگزینی با اشعار شعرای دست چندم کشور، حذف تصویر مقبره و مطلب کوتاهی درباره حکمرانی عدالت گسترانه کورش هخامنشی، اضافه کردن ریش به چهره پدر خانواده در کتاب فارسی دوره دبستان، حذف تصویر نقاشی دختربچه ها از جلد کتاب درسی (با توجیهاتی مثل «انگار یکی از دخترهای روی جلد در حال رفتن به سمت یکی از پسرهاست که او را بغل کند!») و... باعث تعجب و واکنش جامعه، فعالان رسانه ای و معلمان نسبت به این رویه شده بود. تغییرات کلی در کتاب هایی چون «جامعه شناسی»، «فلسفه»، «تاریخ معاصر» و... که آنها را به کلی از حیز انتفاع انداخته و بیش از آنکه به کار آشنایی و علاقمند کردن دانش آموزان با مبانی و مفاهیم علوم انسانی بیاید؛ ظرفیت شان را در حد فضایی برای انتشار بیانیه ها و سرمقاله روزنامه های یک جریان خاص تنزل داد هم داستان دیگری است که تا به امروز ادامه دارد.
اکنون که «انتشار اسناد نقدهای محتوایی حوزه علمیه بر کتاب های درسی دانش آموزان» محرمانه و غیرقابل انتشار اعلام شده است؛ لازم است به صورت صریح و شفاف از متولیان آموزش و پرورش کشور بپرسیم:
1. آیا نگرانی و هراس از واکنش منفی جامعه، معلمان و فعالان رسانه ای نسبت به این میزان از دخالت های آمرانه در آموزش و پرورش نبوده است که باعث شده از بیان آن موارد خودداری شود؟
2. آیا این فرض مطرح شده است که انتشار چنان اطلاعاتی باعث تحمیل هزینه هایی از بابت این دخالت ها خواهد شد ولی در عین حال تمایلی برای تحمل آن هزینه ها و قبول مسئولیت آن وجود ندارد؟
3. آیا معلمان و رسانه ها را نامحرم و فاقد صلاحیت در نقد و بررسی انتقادات و پیشنهادهای مطرح شده از سوی حوزه علمیه در محتوای کتاب های درسی می دانند؟
4. به رغم شعارهای داده شده پیرامون برگزاری «کرسی های آزاداندیشی» این حداقل حق را هم برای معلمان، تشکل ها، کارشناسان و فعالان رسانه ای قایل نیستند که نقدهای مطرح شده را به بحث و گفتگو بگذارند و بدینوسیله کمترین تلاشی برای توجیه افکار عمومی صورت پذیرد؟
سخن آخر آنکه لازم است به متولیان دستگاه تعلیم و تربیت متذکر شویم مراقب تحقیری که با این شیوه تولید و تدوین محتواهای آموزشی متوجه صاحبان حقیقی این نهاد عظیم (معلمان و دانش آموزان) می کنند باشند و گمان نکنند تصمیماتی که پشت درهای بسته و بعد از صرف میوه و شیرینی و تخصیص بودجه و اعتبار فراوان گرفته می شود، همانگونه که در تصورشان است در مدارس و کلاس های درس اجرا خواهد شد.
طنز مشهوری است که می گوید: پسر فرماندار، همکلاسی خود که پسر پاسبانی بود را با لحنی تحقیرآمیز خطاب قرار می دهد: «بابای من دستور می دهد و بابای تو هم باید اجرایش کند!» پسر پاسبان هم در جواب گفته بود: «شما خوش باش! بابای من هم 5تومان می گیرد و می ... روی تمام دستورات بابای تو!»
منبع: کانال تلگرامی #سخن_معلم
- دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۸:۰۲
- منبع: پایگاه خبری صبح ملت