بزرگنمایی:
در منزل دوستم نشسته بودم که زنگ درِخانه به صدا در آمد
مادر دوستم بود. معلوم بود که دوستم انتظار دیدن مادرش را با آن درد پا و تنگی نفس نداشت. یکی دو پله را به کمک دوستم بالا آمد و خود را روی مبل رها کرد. چند دقیقه گذشت تا نفسش جا آمد. او شنیده بود که پسرش با همسر خود اختلاف پیدا کرده است.
برای همین تا شنیده بود چادر سر کرده و خود را به منزل پسرش رسانده بود . به محض مطرح شدن اختلاف ،دوستم بر افروخته و عصبانی از بی مهریها و کج رفتاریهای زنش گفت. هر چه او بیشترگفت زن با آرامش ، صبر و حوصله گوش داد و صحبت کرد.
او ، پسر خود را به صبر وبردباری ، مهربانی و گذشت دعوت می کرد. در جواب اتهام های پسر به همسرش، گفت ،:جوان است، خام است ، باید کمی حوصله کنی، با محبت بیشتر درست می شود، این راهی که می روی اشتباه است، هزاران نفر این راه را رفته اند و نتیجه نگرفته اند. پیرزن در هر کلمه ای که می گفت عطر محبت و دوستی می پراکند. حرفش پر از آرامش و امید بود. پیرزن رفت و من همچنان محو رفتار و حرف های او بودم . دوستم از علت سکوتم پرسید. گفتم : مادرت برای خودش" کی بنویی" تمام و کمال است.
"کی بُنُو "
امیر کرامت نیا
در منزل دوستم نشسته بودیم که زنگ درِخانه به صدا در آمد.
مادر دوستم بود. معلوم بود که دوستم انتظار دیدن مادرش را با آن درد پا و تنگی نفس نداشت. یکی دو پله را به کمک دوستم بالا آمد و خود را روی مبل رها کرد. چند دقیقه گذشت تا نفسش جا آمد. او شنیده بود که پسرش با همسر خود اختلاف پیدا کرده است.
برای همین تا شنیده بود چادر سر کرده و خود را به منزل پسرش رسانده بود . به محض مطرح شدن اختلاف ،دوستم بر افروخته و عصبانی از بی مهریها و کج رفتاریهای زنش گفت. هر چه او بیشترگفت زن با آرامش ، صبر و حوصله گوش داد و صحبت کرد.
او ، پسر خود را به صبر وبردباری ، مهربانی و گذشت دعوت می کرد. در جواب اتهام های پسر به همسرش، گفت ،:جوان است، خام است ، باید کمی حوصله کنی، با محبت بیشتر درست می شود، این راهی که می روی اشتباه است، هزاران نفر این راه را رفته اند و نتیجه نگرفته اند. پیرزن در هر کلمه ای که می گفت عطر محبت و دوستی می پراکند. حرفش پر از آرامش و امید بود. پیرزن رفت و من همچنان محو رفتار و حرف های او بودم . دوستم از علت سکوتم پرسید. گفتم : مادرت برای خودش" کی بُنُویی" تمام و کمال است.
-منظورت این است که پیر شده است؟
-نه، منظورم کدخدا زن است.
-مگر زن هم کدخدا می شود؟
-کدخدا مرد و کدخدا زن و به اصطلاح خودمان کی بنو یا همان کی بانو ، به مردان و زنان عاقل و سرد و گرم چشیده و با تجربه گفته می شود. مردان و زنانی که می توانند مشکلات را حل کنند و جدایی هایی را پیوند زنند و قهر ها را به آشتی بدل کرده و دشمنی ها را به دوستی تبدیل کنند.
اگر توجه داشته باشی ، در گذشته به مراسم خواستگاری ، مراسم کدخدایی می گفتند. یعنی چند مرد و زن دنیا دیده که حرفشان اعتباری داشت دور هم جمع می شدند تا پیوندی را به انجام برسانند. ما از کدخدا مردان زیاد شنیده ایم ، اما متاسفانه از کدخدا زنها یا کی بانوها کم شنیده ایم.
شاید سریال های تلویزیونی روزی روزگاری وترانه مادری را به یاد داشته باشید . اینها شاید از معدود آثاری باشند که به این وجه مهم از زن پرداخته اند. در این سریال ها نه از چهره و زیبایی زن سوء استفاده شده بود و نه از اشک و پخت وپزش در آشپزخانه .
چیزی که بود شخصیت یک زن دانا و کار بَلد و مهربان (شخصیت خاله لیلا در سریال روزی روزگاری و نقش خانم هما روستا در سریال ترانه مادری و ) به تصویر کشیده شده بود که با سر پنجه تدبیر مشکلات را به درستی مدیریت می کرد. همچنین شخصیت هایی که کارشان پیوند زدن رشته های بریده و رفع و رجوع اختلافات و پراکندن عطر دوستی و محبت بین خانواده بود.
ما کی بانوها و عاقله زنان نامور زیادی داشته ایم که شخصیت آنان بهجز درخانواده در قوم و قبیله و گاه کشور عزیزمان هم موثر و مفید بوده است.
کاش می شد از این کی بانوها بیشتر می گفتند. در روزگاری که خیلیها لب و دهن و لباس و سَبُک سریها و سطحی نگری را تبلیغ می کنند، کاش کسانی هم به معرفی این وجه مهم و قابلیت و توانایی بی نظیر شخصیت زنان می پرداختند.
توضیح : کی و کیا پیشوندی است که برای بزرگان و شاهزادگان بکار می رفته / مانند : کی کاووس
در اشعار فردوسی کاووس کی نوشته شده به معنی کاووس پادشاه
متاسفانه در حال حاضر در فرهنگ عامه معمولا کی بنو به معنی پیر زن و از کار افتاده استفاده می شود.