بزرگنمایی:
دیروز (چهارشنبه ۵شهریور ) خبری درج شده درهمین پایگاهِ خبری توجه ام را جلب کرد. خبری مبنی بر کشف و ضبط دو سکه ی مسیِ اصل ، متعلق به دوره ی اسلامی سده ی نهم و دهم در دزفول ، و دستگیری دو نفر در این رابطه که ادعا کرده اند سکه ها را اززمین کشاورزی متعلق به خود پیدا کرده اند.این که همواره کشف چنین آثاری نشان داشتن تاریخی کهن و تمدن سرزمینِ محل ِاکتشاف است ، و باخود سرافرازی و غرور می آورد ، غروری که به خود باوری و توجه به هویت و ریشه دار بودن منجر می شود ، درست .اما این که چرا دزفول با داشتن تپه ها ی باستانی بسیار و زمین های وسیع اطراف محل تمدن چغامیش ،که طبق نظر محققین می توانند دارای آثاری از این دست باشند ، این چنین رها شده و محافظت مستمر و شایسته ای از آن ها نمی شود .
گنجی پنهان در دل شهرداری دزفول
دیروز (چهارشنبه 5شهریور ) خبری درج شده درهمین پایگاهِ خبری توجه ام را جلب کرد. خبری مبنی بر کشف و ضبط دو سکه ی مسیِ اصل ، متعلق به دوره ی اسلامی سده ی نهم و دهم در دزفول ، و دستگیری دو نفر در این رابطه که ادعا کرده اند سکه ها را اززمین کشاورزی متعلق به خود پیدا کرده اند.
این که همواره کشف چنین آثاری نشان داشتن تاریخی کهن و تمدن سرزمینِ محل ِاکتشاف است ، و باخود سرافرازی و غرور می آورد ، غروری که به خود باوری و توجه به هویت و ریشه دار بودن منجر می شود ، درست .
اما این که چرا دزفول با داشتن تپه ها ی باستانی بسیار و زمین های وسیع اطراف محل تمدن چغامیش ،که طبق نظر محققین می توانند دارای آثاری از این دست باشند ، این چنین رها شده و محافظت مستمر و شایسته ای از آن ها نمی شود .
و یا چرا با وجود علم به این موضوع این زمین ها بسیار معمولی دست به دست شده و هیچ نظارتی از سوی ارگان های مربوطه بر این مناطق اعمال نمی شود ؟ البنه که این موضوع جای تعجب ، بل سوال دارد . ( در این خصوص در تاریخ 27 خرداد همین سال گزارشی با عنوان : دفن شناسنامه ایران در باغ ویلاهای چغامیش توسط همین نویسنده در این پایگاه خبری درج گردید ه که مخاطبین عزیز می توانند برای کسب اطلاع در این خصوص به این لینکhttp://www.sobhemellatnews.ir/fa/News/34393/ مراجعه فرمایند )
اما برگردیم به موضوع کشف و ضبط سکه ها که در درجه ی اول حرکت زیرکانه و هوشیارانه ی متصدی بانک ملل و سرعت عمل پلیس 110 در حضورِ به موقع و دستگیری افراد و در درجه ی دوم انجام وظیفه ی یگان حفاظت میراث فرهنگی دزفول در این رابطه و تعیین قدمت سکه ها توسط باستان شناسان این اداره قابل تقدیر است.
در حقیقت این خبر بود که خاطره ی کشف کوزه ای سفالیِ پر از سکه هایِ مکشوفه اتاق آقامیر در زمان تخریب و گود برداری مناطق چولیون و ....را برایم زنده کرد .
منطقه ای با بافت تاریخی و بناهای قدیمی بسیار که از جمله ی بهترین مناطق با ارزش قدیمی و تاریخی این شهر و جز میراث این سرزمین محسوب می شد . مناطقی که به جهت اجرای طرح توسعه ی شهری ( پروژه ناتمام قائم) تخریب شد ، ثروتی که می توانست با اندکی درایت و کارِ کار شناسانه به مقصد گردشگری مهمی در دل شهر بدل گردد .
در حین گود برداری از این مناطق بود که سکه های باارزشی از دوران اسلامی از دل خاک بیرون آمد، ودلایل متقن پژوهشگران مبنی بر قدمت و تاریخی بودن این بافت ارزشمند را بکرسی نشاند دلایلی که با این که همه جا جار زده شد تا منجر به تخریب این آثار نشود اما متاسفانه بگوش ناباوران و پیشتازان عصر توسعه به قیمتِ تخریب ِهویت و تاریخ سرزمین مادری نرسید و شد آنچه که نباید می شد .
این سکه ها بنا به نقل قول آگاهان به احتمال زیاد متعلق به دوره ی صفوی بودند .به زودی عکس سکه های مکشوفه رسانه ای شد
وبا توجه به حضور عوامل شهرداری در محل گودبرداری خبرگزاری ها نوشتند که این سکه ها در اختیار نوسازی و بهسازی شهرداری دزفول قرار داده شد وتصاویری از این سکه ها و مسئولین مربوطه در کنار آن ها رسانه ای شد .
مردم خوشحال از کشف چنین گنجینه ی با ارزشی این خبررا دنبال می کردند و درپی اطلاع از ثمرات معنوی این گنجینه ی تاریخی بودند که خیلی زود خبر کتمان شد ،
شاید چنین تصور شود که این سکه ها برخلاف سکه های افراد دستگیر شده در خبر دیروزبه تعداد دو عدد بودند که براحتی در جیب و یا کیف جا بگیرند و یا شاید مردم چنین تصور نمایند که آن همه سکه به سرنوشت دوسکه ی مکشوفه ی فوق الذکر گرفتار شده باشند ..یعنی در جیب دو فرد معلوم الحال (مطابق خبر خبرگزاری ها) در حالی که به سرقت رفته و در صدد فروش آن ها بودند دچار شده اند؟
البته که پاسخ این سوال منفی است چرا که خوشبختانه مردم متوجه شدند گنجینه ی اتاق آقا میردر اختیار نوسازی و بهسازی که زیر مجموعه ی سازمان شهرداری می باشد قرار گرفته است .
ابتدا تصور می رفت این امر موقتی بوده و بزودی این گنجینه با ارزش به جای اصلی خود سپرده می شود ، چرا که اداره ی نوسازی درست است که یکی از وظایفش مرمت و بازسازی بافت تاریخی و فرسوده می باشد اما از این نظر مسئولیت نگهداری و حفاظت از چنین آثار مکشوفه ای به عهده ی یگان حفاظت و یا خود اداره میراث فرهنگی و گردشگری می باشد و نه سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری ها.
اما آنچه که تعجب آور است این که دراختیار گرفتن این سکه ها توسط نوسازی هنوز که هنوز است ادامه دارد و این در حالی است که سازمان نوسازی شهرداری هیچ دلیل قانونی برای در اختیار داشتن این گجینه ی بارزش ندارد .
حتما شما نیز مثل بنده تعجب کرده باشید که چرا با توجه به وجود اداره ی میراث و با وجود یگان محافظت این اداره مسکوکات کشف شده در سکوت رسانه ها نه تنها در خانه ی اصلی خود جا ندارند که در خانه ی شخصیِ دیگران رحل اقامت گزیده اند ؟
مگر آثار تاریخی و باستانی کشف شده از منقولات شخصی افراد است و یا متعلق به بیت المال ؟ یعنی امکان دارد که مدیریت قسمتی از یک سازمان به مدیریت قسمت دیگری از همان سازمان خدای ناکرده اعتماد نداشته باشد ؟ یعنی امکان دارد که مدیریت یک سازمان غیر مرتبط تمایلش به حفظ و نگهداری از این آثاربیشتر باشد تا مدیریت سازمان مرتبط به این آثار ویا حتی یگان حفاظتی مربوطه ؟
تعجبی دیگر این که چگونه است که سازمان میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستیِ هر شهر که متولی این امر است چرا تا کنون به وظایف خود در این رابطه عمل نکرده است ؟ و چگونه است که تلاشی برای تحویل این گنجینه ی با ارزش و باز گرداندن آن نشده است ؟ واگر تلاش صورت گرفته و نتیجه نداده است چرا و به چه دلیل سکوت اختیار کرده است ؟
البته شاید سازمان نوسازی دزفول خوش دارد که به غیر از شرح وظایف خود چند بند از شرح وظایف سازمان میراث را خود اجرایی کند ؟ چرا که یک بار دیگر نیز این اداره علاقمندی خود را در نگهداری از این نوع آثار نشان داده است ، مانند کشف و نگهداری آثار مکشوفه از مسجد کجبافون.
اگرچه انصافا شرح وظایف نوسازی شهرداری کم نیست . برای مثال یکی از وظایفش ترمیم و بازسازی بافت تاریخی و قدیمی است ، این سازمان در حال حاضر اساتید و آجرکاران به نام و قابلی در اختیار دارد که با هنرمندی و ظرافت در ترمیم آثار تاریخی کوشا هستند، اگر چه کمتر از سوی این سازمان نامی از ایشان برده می شود ، آن هم در زمانی که این اساتید از معماران قدیمی این دیار و از مطلعین و فاخران آجرکاری در دزفول هستند .
اما این که چرا حد و اندازه ی وظایف خود را نگه نداشته و وظایف دیگران را نیز بعهده می گیرد امری است که مردم مایلند بدانند
لذا این رسانه با کمال افتخار جهت اطلاع و پاسخگویی در این زمینه در اختیار مسئولین این اداره می باشد تا اگرتوضیحاتی برای افکار عمومی دارند مطرح نمایند .
و اکنون سوالی مهم از میراث فرهنگی دزفول :
باتوجه به وظیفه سازمانی این ارگان مبنی بر حفظ و صیانت از میراث فرهنگی - ملی ، به چه دلیل این مکشوفه ی با ارزش نزد شهرداری دزفول قرار دارد؟ آیا این سازمان خود را در انجام این وظیفه ناتوان می بیند ؟ آیا قادر نیست تا از حق و حقوق مردم در این زمینه دفاع کند ؟ و یا به واقع مسئله ای دیگر در میان است ؟ و صد البته هم که لابد مردم که ذی نفعان واقعی این امور هستند نا محرمانی هستند که نباید بدانند و یا مطالبه کنند ؟
با وجود این شرایط است که لزوم ساخت موزه ای جهت نگهداری آثاری از این دست احساس می شود . شهری چون دزفول با این همه قدمت و آثار کشف شده و آثار متعدد قدیمی چرا باید از داشتن موزه ای اصولی و اسم و رسم دار محروم باشد واگر به دلایلی امکان ساخت چنین مکانی در حال حاضر فراهم نیست چرا موزه ی آستانه ی متبرک آقا سبزقبا در این مورد تجهیز نمی شود؟ و چرا خیلی از همشهری ها حتی از وجود چنین موزه ای اطلاع ندارند ؟ و چرا این موزه تا کنون از روند کاری و عملکرد خود و آنهمه اشیائ و آثار قدیمی که مردم به آستانه ی حضرتش تقدیم کرده اند رو نمایی نمی کند ؟ و چرا به ویژه در سالهای اخیر درب این موزه بر روی مشتاقان بسته می باشد ؟
آیا جای اثار کشف شده ی تاریخی در موزه نیست؟چرا باید این آثار بلاتکلیف مانده و یا به پایتخت ارسال گردند؟
مریم مفتوح
پنجشنبه 6شهریور 99 / دزفول
تصویر زمینه : بر داشت از پیج سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری دزفول