بزرگنمایی:

دکتر نعیما  استاد معزز در پیامی  نوشته اید که

 از سال 64 تا فروردین 67 درستاد معین خرمشهر در دزفول مشغول بازسازی پنج محله موشک خورده بوده اید،  که در مدت حضورتان در این سه سال سعی وافر داشته اید تا  از تمامی ساختمان های بافت قدیم عکاسی نمایید به طوری که  حدود ده سال پس از این حضور یعنی در سال 77 موفق شدید " کتاب دزفول شهر آجر"  را بنویسید .

و آن طور که نوشته اید  5000 ساعت  صرف نموده اید تا با ترسیم دستی  نوع چینش و طرح های زیبا و منحصر به فرد آجرهای به کار رفته در بناهای دزفول رادر کتابی تحت عنوان دزفول شهر آجر به چاپ برسانید .

وبعد به حضورسال گذشته تان در دزفول پس از سی سال  که به همت و دعوت انجمن دوستی دزفول برگزارگردید اشاره نموده و از این دعوت اظهار خوشنودی کرده اید. و از این که فرزندان دزفول را قدردان  خود دیدید کمی از خستگی و تلخی و بی تفاوتی مسئولین و بزرگان دیار دزفول را فراموش نمودید ،و نوشتید که آیا تقدیردوباره حضوردیگری را دردزفول برایتان رقم خواهد زد یا خیر ؟ (که ما دعا می کنیم بزودی بار دیگر توفیق دیدارتان در دزفول و در جمع دوستان تان فراهم آید.)

شما همچنین خالصانه و مردانه نوشتید که اگر حرفی می زنید و راهکاری ارائه می دهید از سر دلسوزی است . و تاکید نمودید که دغدغه ی حضرتعالی  تنها معماری و بناها و نقش و نگارهای منحصر به فرد دزفول نیست بلکه کل معماری ایران است .و آن گاه بی ریا اظهار نمودید که دزفول شروع من برای آشنایی با معماری ایران بود .

وخبر خوش چاپ  کتاب دوم دزفول شهر آجررا به اطلاع مان رساندید که  از سال 95 تاکنون در پی نوشتن  آن هستید.کتابی که باید آن را با هزینه شخصی چاپ کنید چون  متاسفانه هیچ ناشری نمی یابید که زیر بار چاپ آن رود.(کتابی که بی شک از افتخارات مسلم برای دزفول و معماری آن و بلکه کل ایران خواهد بود.)

این پیام حضرتعالی سبب گردید تا خدمت تان عرض کنم

دکتر نعیما  

در همت و بزرگی و تعصب حضرتعالی نسبت به معماری ایران و بالاخص دزفول چه چیزی از این بالاتر وآشکارترکه با همه سختی ها و افکار مختلفی که خواستار نابودی میراث شهر دزفول بودند ایستادگی کردید و با وجود دو دانشکده معماری آزاد و جندی شاپور، شما بودید که  به صورت ریشه‌ای ، اصولی و علمی  داشته هایمان را بازگو و ثبت نموده و بارثبت  پیشینه دزفول و آینده ی آن و کلا تاریخ ملی شهر دزفول را متحمل شدید،کار بزرگ و زحمت طاقت فرسایی که بر خود هموار نمودید، برکسی پوشیده نیست. بدون شک این فداکاری شما هرگزاز یاد همشهریانم نخواهد رفت .

و تا همیشه ی ایام مردم دزفول را مدیون و سپاسگزار خود خواهید دید ، شما در قلب این مردم جای دارید اگرچه تنگ نظران به وظایف خود درتکریم بزرگان خود واقف نباشند .

حساب دلسوزان واقعی ومردمی که دوستدارهویت شهر خود هستند از کسانی که دغدغه خود را اشخاص و یا پست و مقام قرار داده اند جداست .

دلسوزان ، کارشناسان و دوستداران میراث فرهنگی این شهر و دیار ، ومردم عزیز دزفول اگرنقدی دارند ، نقدشان بر عملکرد های ضعیف و گاه اشتباه  مسئولینی هست که وظیفه شان حفظ این ارزش ها می باشد .

نقدشان مربوط به برخی طرح ها یی  است که اجرای آن ها را مغایر با هویت و بافت ارزشمند کهن این دیار می دانند و در این راه فرق نمی کند که اجرا کننده چه کسی باشد که عملکرد ها مورد نقد و زیر ذره بین دیدگان تیز بین و اندیشه های متقن مردم و کار شناسان قرار خواهد گرفت .

به این دلیل است که هر عمل مثبت وکارشناسی شده  وموثری از مسئولین شهری سر می زند مردم و انجمن های مردم نهاد و کارشناسان و متخصصین بر خود موظف می دانند که تقدیر و رضایتمندی خود را ابراز بدارند که البته تا کنون کارهای موثر و عمرانی خوبی در شهر ما انجام شده که جای تقدیر دارد  .

البته می دانم مسئولین به واسطه ی انجام این امورِعمرانی  منتی بر سر مردم ندارند چرا که  می دانند به وظایف خود در حیطه ی مسئولیت شان عمل نموده اند.

 با این حال باید تاسف خورد که  دراین شهر برخی چنان درگیر مسائل حاشیه‌ای هستند که داشته های خودشان را نمی‌بینند، به طوری که  در شهر من تخریب آثار بین المللی وملی تحت عنوان توسعه پایدار جار زده می شود .در شهر من حفظ میراث گذشته در نظر برخی کهنه پرستی عنوان می‌شود .در شهر من حفظ محیط زیست و حریم رودخانه جرم تلقی می شود، و در شهر من هنرمندان گمنام هستند، و در پیله انزوا به سر می‌برند. در شهر من کالای ارزان را به قیمت گزاف معرفی می‌کنند، در شهر من مجسمه های کم ارزش فایبرگلاسی به جای المان های شهری جای می گیرند، در شهر من دیوارها سفید می شوند و به جای طرح نقش آجری که شما زحمت پیاده کردن آن را با دستانتان کشیده‌اید  تابلوی نصب هرگونه تبلیغات ممنوع کلیشه می شود .درشهر من شلوغیِ بصری بیداد می کند، در شهر من بلدزر بجان بافت فرسوده می افتد، در شهر من در کنار پل باستانی روغن تعویضی کار خودش را می‌کند ، و در شهر من بر پیکر موجودی زنده به نام رودخانه میخ های آهنین فرو می رود.

کجایید ببینید از زمانی که رفته ای چه بجا مانده است؟

 اگر مردم بدرستی اطلاع ندارند که مرمت بافتهای تاریخی درهرشهرطبق  قانون حمایت از مرمت و احیا ء بافتهای تاریخی مصوبه مجلس شورای اسلامی مورخ 1398 در حوزه وظایف شهرداری ها است ولی مسئولین که خودشان به خوبی اطلاع دارند طبق مفاد قانون چه وظایفی برعهده شان قرار دارد .

اما با این حال باید پرسید :

آیا به نظرنمی‌رسد که حربه های تبلیغاتی وایجاد حاشیه بخشی از حرکت مدیران شهری باشد تا تمرکز بر موضوع بافت باستانی به هیاهو کشیده شود ؟

تمرکز بر موضوع بافت باستانی و با ارزش و حاشیه رودخانه دزفول از قبل مورد خوبی بوده برای نشان دادن ارادت به میراث گذشته و حربه ای جدید برای خروج از این کهنه پرستی و  به نظر می رسد که همگی در زمین طراحان این سناریو قدم می زنیم.

بر این باورم که  نکند مسئولین شهری هیچ علاقه‌ای به میراث گذشته ندارند و بافت 200هکتاری قدیم را که لابد در بدمکانی قرار گرفته است را مانع پیشرفت و توسعه می دانند و اگر مرمتی  هم وجود دارد( که طبق قانون بر عهده شهرداری قرار داده شده است ) از روی بی میلی و رفع تکلیف است که طرح احداث پل طبیعت در تقابل مستقیم با پل باستانی دزفول گواه بر مدعاست .

دکترسید نظام الدین امامی فر / استادیار وعضو هیئت علمی دانشگاه شاهد

 ویرایش و تنظیم : مریم مفتوح / 23/3/99


*تصویر بالا/ جلد دوم کتاب دزفول شهر آجر بقلم دکتر غلامرضا نعیما شامل 267 نقش خوون (آجرکاری) ترسیمی با دست توسط نویسنده کتاب
*تصویر پایین 1) جلد اول کتاب دزفول شهر آجر / نوشته دکتر غلامرضا نعیما حاصل ده سال تلاش استاد نعیما که در سال 77 به همت سازمان میزاث فرهنگی کشور به چاپ رسید 
* تصویرپایین  2 )  دو  نمونه از نقش خوون (آجرکاری)  دزفول که توسط دکتر نعیما ترسیم شده است 
*تصویرپایین 3 )  دو  نمونه  ی دیگر از نقش خوون (آجرکاری)  دزفول که توسط دکتر نعیما ترسیم شده است 
*تصویر 4 ) طرح پژوهشی دانشگاهی دکتر امامی فر باعنوان کاربرد کامپیوتر در خلق نقوش جدید آجری .دانشگاه شاهد1380
توضیح : پیاده سازی نقوش خوون ، برای کاربردهای اجرایی و استفاده از نقوش آجری در مصارف گرافیکی و معماری / نقش تفاح 13 رگه