چهارمین پادکست مطالعات جهان از رادیو صبح ملت منتشر شد - قسمت دوم هانا آرنت
بزرگنمایی:
هانا آرنت برای تمیز توتالیتاریسم از سایر اشکال دیکتاتوری یا خودکامگی یا استبداد چهار عنصر را بر می شمارد. عنصر اول وجود یک ایدئولوژی است که می تواند تمام تاریخ و کل تاریخ انسانی را توضیح بدهد و تمام اقدامات و سیاست هایی را که رژیم در پیش می گیرد، توجیه کند.
عنصر دوم حاکمیت وحشت مطلق است. حاکمیت وحشت مطلق به معنای از میان بردن هر نوع آزادی بیان، هر نوع دگراندیشی و هر نوع فعالیت فکری و ارتباط انسانی است. در واقع از این طریق به عنصر سوم می رسیم: از بین بردن امکان ارتباط طبیعی میان انسانها، حمله بردن به حوزه عمومی، به قلمرو عمومی، جایی که سیاست در گفتگو و ارتباطات انسانی شکل می گیرد و بعد حتی حمله بردن به حوزه خصوصی و به خلوت انسان ها.
قسمت دوم هانا آرنت؛
هانا آرنت برای تمیز توتالیتاریسم از سایر اشکال دیکتاتوری یا خودکامگی یا استبداد چهار عنصر را بر می شمارد. عنصر اول وجود یک ایدئولوژی است که می تواند تمام تاریخ و کل تاریخ انسانی را توضیح بدهد و تمام اقدامات و سیاست هایی را که رژیم در پیش می گیرد، توجیه کند.
عنصر دوم حاکمیت وحشت مطلق است. حاکمیت وحشت مطلق به معنای از میان بردن هر نوع آزادی بیان، هر نوع دگراندیشی و هر نوع فعالیت فکری و ارتباط انسانی است. در واقع از این طریق به عنصر سوم می رسیم: از بین بردن امکان ارتباط طبیعی میان انسانها، حمله بردن به حوزه عمومی، به قلمرو عمومی، جایی که سیاست در گفتگو و ارتباطات انسانی شکل می گیرد و بعد حتی حمله بردن به حوزه خصوصی و به خلوت انسان ها.
و به این ترتیب است که عنصر سوم توتالیتاریسم ویران کردن پیوندهای طبیعی میان انسان هاست.
آخرین و چهارمین عنصری که هانا آرنت برای توتالیتاریسم ذکر می کند حکومت برورکراتیک است که از به عنوان حکومت هیچ یاد می کند.
یعنی شما نمی دانید که با چه کسی طرف هستید. به همین دلیل که هیچ کس ها، آیشمن ها می توانند خودشان را با دستگاه توضیح بدهند.
چون دیگر کسی نیستند. دیگر اراده ای از خود دارند و فقط مهره ای در یک دستگاه هستند. برای همین است که در حکومت های توتالیتر دائما از یک کل نامعلوم صحبت می شود.
در آلمان فولک، در شوروی پرولتاریا، و در همه جا توده مردم، در همه جا گروه های مردم: مردم چنین می خواهند مردم چنین می گویند و با آن عنصر ایدئولوژیکی که پیشاپیش به این توده، به این کل نامعلوم آرزوهای دروغ القا کرده است. خواسته ها و مطالباتی که مطالبات آنها نیست. مطالبات واقعی انسانی نیست و می شود به شکل شعار، به شکل یک حق مسلمی که معلوم نیست کجا است و چیست و حقنه می شود به آدمها.
اما اتفای که رخ می دهد در این میان، موقعی که حکومت توتالیتر ظاهر می شود، این است که انسان ها، انسان های جدا از هم می شوند. انسان های منزوی و تک افتاده، یک توده عظیمی که یک شعار را تکرار می کند. اما کوچکترین ارتباطی میان شان وجود ندارد.
وقتی که سیل جمعی راه می افتد گویی که بیانیه ای قرائت می شود، خواسته هایی گفته می شود، احسنتی گفته می شود.
ولی این آدمها واقعا نمی دانند که با هم چه نسبتی دارند.
هانا آرنت می گوید: اگر ما این عناصر توتالیتاریسم را بازنشناسیم از عناصر دیگری که در انواع دیگر دیکتاتوری ها هستند، در معرض باززایی این توتالیتاریسم در اشکال تازه تر هستیم. امروز رژیم شوروی از بین رفته است. امروز رژیم فاشیستی ایتالیا از بین رفته است. امروز هیتلری در کار نیست. اما آیا امکان باز تولید توتالیتاریسم در شکل تازه ای که برای ما ناشناخته است وجود ندارد؟
هانا آرنت امروز به درد ما می خورد. هانا ارنت با مشخص کردن این عناصر در نطفه می خواهد ما را هشیار کند
قسمت سوم روز دوشنبه و چهارشنبه هفته آینده منتشر می شود
══════°✦ ❃ ✦°══════
✔️همراه شو...
https://chat.whatsapp.com/DTvNN8WBzlBE2A7S5UlppY
══════°✦ ❃ ✦°══════
🍁 پایگاه خبری صبح ملت نیوز🍁
- چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۰:۴۰:۳۳
- منبع: صبح ملت نیوز