بزرگنمایی:
بعد از سال ها به دفتر خاطراتم سری زدم ، به دنبال روز اربعینش بودم و حس و حال مردم در آن سال های دور.یعنی امکان داشت بین آن اربعین تا اربعین ۴۰ سال بعد حس و حال مشترکی وجود داشته باشد .
شور حسینی و اشتیاق مشتاقان کویش در آن سال های دور چه عیاری داشت ؟ آیا با عیار این زمانه اش هم سنگ بود.؟ آیا اربعین های سال های اخیر متولدین والد ۴۰ ساله ی خود بودند ؟
یادی از اربعین 59 دزفول
بعد از سال ها به دفتر خاطراتم سری زدم به دنبال روز اربعینش بودم و حس و حال مردم در آن سال های دور.
یعنی امکان داشت بین آن اربعین تا اربعین 40 سال بعد حس و حال مشترکی وجود داشته باشد .
شور حسینی و اشتیاق مشتاقان کویش در آن سال های دور چه عیاری داشت ؟ آیا با عیار این زمانه اش هم سنگ بود.؟ آیا اربعین های سال های اخیر متولدین والد 40 ساله ی خود بودند ؟
دفتر خاطرات مرا در سفر پرپیچ و خم چهل ساله ای پرواز داد تا این که نهایتا درمیان جمعیت مشتاق اباعبدا.. در مسیر معصوم آباد شمالی ترین قسمت شهر دزفول بر زمین نشاند.
امروز یکشنبه 7 دی ماه سال 1359 ه . ش روز اربعین حسینی بود و مردم در راهپیمایی به این مناسبت شرکت کرده بودند . چند ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود اما هر کس این جمعیت انبوه را می دید باور نمی کرد که این شهر از شهرهای جنگی ودر نزدیکی های مرز و در تیر رس توپ ها و موشک های دشمن است .
مسیر راهپیمایی مردم در دزفول از حرم آقا سبزقبا به سمت معصوم آباد بود . معصوم آبادی که در ادامه ی جنگ شهید آبادش نام نهادند که اگر جایی شهید آباد می شد چه جایی بهتر از آنجا که معصوم و بی غل و غش و پاکش نامیده بودند در سال های پیش از آن .
الان به خاطر می آورم که آن راه نسبتا طولانی را چه سبکبال و راحت طی می کردیم نه تنها ما جوانان که مادران با بچه های در آغوششان و پیر زنان با قدهای خمیده شان ...
نه تنها در دزفول که در سراسر ایران راهپیمایی به این مناسبت برگزار بود .مراسم اربعین در دزفول مستقیما از رادیو دزفول پخش می شد . در شعارهای این راهپیمایی محتوای عاشورایی و حزن و اندوه کاملا هویدا بود . ومردم در تکرار این شعارها سنگ تمام می گذاشتند .گویا از عمق جان بر آنچه بر مولایشان گذشته خود را هم درد و همراه می دیدند که انتخاب کرده بودند راه حسین را ، راه مبارزه با زورمندان و یزید صفتان عالم را .
مردم هم صدا می خواندند :
امسال اربعین تو رنگ دگر دارد ........ مولا حسینم مولا حسینم
صدای جوانان ما در خون خود آید .... مولا حسینم مولا حسینم
*******
صدای حسین آید از کرب و بلا .......... هل من ناصر من ینصرنا
صدای جنگ است و آید این صدا ..... هل من ناصر من ینصرنا
بشنو از رهبراین ندا .. ........ هل من ناصر من ینصرنا
صدای حسین زمان روح ا... .......... هل من ناصر من ینصرنا
************
برخیزید جان نثاران راه حسینی ......برخیزید
برخیزید ای شهیدان راه حسینی ......برخیزید
********
الیوم یوم الاربعین الیوم یوم الاربعین
در خون شناور می شویم الیوم یوم الاربعین
در جبهه پر پر می شویم الیوم یوم الاربعین
قال الحسین قال الامام الیوم یوم الاربعین
لیس الحیات ان القیام الیوم یوم الاربعین
مادر شهیدان زنده اند الیوم یوم الاربعین
برما حیاتی داده اند الیوم یوم الاربعین
در تهران نیز شعارهایی در این قالب سر داده بودند
سلام بر حسین رهبر آزادگان درود بر خمینی یاور مستعضفان
سلا م ما به خاک کربلای تو سلام ما به جسم پاره پاره ات
سلام ما به طفل شیرخواره ات سلام ما به اکبرت به اصغرت
امروز تعدادی از خانواده های شهدای دزفول به دیدار امام رفته بودند در این دیدار عمومی به جز دزفولی ها تعدادی از مردم خرم آباد ،عشایر و پاسداران نیز بودند ..امام در این دیدار بیانات مبسوط و قابل تأنی ایراد فرمودند ..
وباز بر سر برخی از مسئولین فریاد کشیدند که
- چرا از خون این شهدا برای خود مقام می خرید ....
- بیدار شویم ما، دولتمردان بیدارشوند، استاندارها بیدار شوند ، دادگاه ها بیدار شوند
- بیدار شوید ملت ، بیدار شوید دولت ، همه تان در محضر خدا هستید
- از روی خون شهدای ما نگذرید بی نظر و از روی مقام دعوا نکنید
عجیب نیست که کمتر از دوسال از برقراری نظام اسلامی می گذرد و عملکرد مسئولین تا بدان جا رسیده که چنین مورد خطاب امام قرار گرفته اند ...
همچنین امام سخن معروف خود را در مورد دزفولی ها در این روز بر زبان جاری کرده و تاریخی نمودند عجب پس این سخن جاودانه ی امام درچنین روزی و مصادف با روز اربعین بیان شده است برایم جالب بود
با این حال این سخن از دو جهت مهم بود کاش به دو جنبه ی آن پرداخته می شد ....
پایان قسمت اول
مریم مفتوح / اربعین سال 98/دزفول