یادداشت سید محسن شفیعی با نگاهی به اتفاقات اخیر افغانستان و روند پیش از حمله طالبان
بزرگنمایی:
خروج ناگهانی اشرف غنی رئیس جمهور از ارگ حکومتی افغانستان و پناهنده شدن به کشور امارات متحده عربی شوک سنگینی را به مردم افغانستان و سایر کشورهای منطقه وارد نمود. در واقع بسیاری از تحلیلگران و نیروهای جهادی خیانت وی و ارتش افغانستان را عامل پیروزی یازده روزه طالبان و تصرف کابل قلمداد مینمایند.
اما نگاهی به روند اتفاقات پیش از حمله طالبان بیانگر واقعیت هایی است که در پشت پرده رخ داده و صد البته اشرف غنی از آنها باخبر بوده است. اشرف غنی دلیل ترک ارگ حکومتی را جلوگیری از کشتار و خون ریزی مردم کابل بیان نموده است. حال باید برای قضاوت درستی سخنان وی پرسید اگر اشرف غنی افغانستان را ترک نمیکرد چه حوادثی در انتظار افغانستان و مردم آن بود.
یادداشت/
سید محسن شفیعی
خروج ناگهانی اشرف غنی رئیس جمهور از ارگ حکومتی افغانستان و پناهنده شدن به کشور امارات متحده عربی شوک سنگینی را به مردم افغانستان و سایر کشورهای منطقه وارد نمود. در واقع بسیاری از تحلیلگران و نیروهای جهادی خیانت وی و ارتش افغانستان را عامل پیروزی یازده روزه طالبان و تصرف کابل قلمداد مینمایند.
اما نگاهی به روند اتفاقات پیش از حمله طالبان بیانگر واقعیت هایی است که در پشت پرده رخ داده و صد البته اشرف غنی از آنها باخبر بوده است. اشرف غنی دلیل ترک ارگ حکومتی را جلوگیری از کشتار و خون ریزی مردم کابل بیان نموده است. حال باید برای قضاوت درستی سخنان وی پرسید اگر اشرف غنی افغانستان را ترک نمیکرد چه حوادثی در انتظار افغانستان و مردم آن بود.
از چند هفته قبل از سقوط کابل هیئت سیاسی طالبان تور منطقه ای خود را آغاز نموده بود و به بسیاری از کشورها از جمله ایران روسیه چین و... سفر کرده و با آنها در خصوص روابط و تعهدات دو جانبه رایزنی نموده بود که به نوعی کسب مشروعیت سیاسی قبل از به قدرت رسیدن بود. پیش از آن طالبان با دنیای غرب به رهبری آمریکا مذاکرات و توافقات مشروحی را در خصوص انتقال قدرت در دوحه و در زمان ریاست جمهوری ترامپ انجام داده بود. بر اساس این توافقات تاریخ خروج آمریکایی ها و ناتو تعیین شده و مناطق و نقشه حرکت طالبان نیز مشخص شده بود.
اما آمریکایی ها بر اساس یک اشتباه محاسباتی انتظار داشتند که مقاومت مردمی و نیروهای جهادی زمان لازم را برای خروج آبرومندانه آنها فراهم آورد و بر این اساس بیشترین انتظار را از ارتش افغانستان داشتند تا بعنوان یک نیروی ملی در مقابل طالبان ایستادگی نماید و احتمالا از پشتیبانی هوایی آمریکا نیز برخوردار گردد.
اما اتفاقات آنگونه که پیش بینی شده بود رخ نداد.
ارتش افغانستان
سیصد هزار نیروی نظامی ارتش افغانستان اساسا برای محافظت از نیروهای آمریکایی و یا در آینده از منافع شرکتهای آمریکایی آموزش و تجهیز شده بودندو نه برای دفاع از میهن. اختلافات قومی در انتخاب فرماندهان و نیز عدم انسجام اطلاعاتی دلیلی دیگر بر ناکارآمدی ارتش ملی افغانستان بود.
بهر جهت نیروهای اشغالگر از ارتش افغانستان انتظار داشتند تا در مقابل طالبان ایستادگی نماید و وارد جنگ با طالبان شود. جنگی که از پیش برنده آن مشخص بود و کارشناسان و تحلیلگران نظامی هیچ شانسی برای پیروزی ارتش در این جنگ قایل نبودند. از ماه ها قبل جنگ روانی و تبلیغاتی رسانه های غربی بگونه ای پیش میرفت که به شرط بندی یک طرفه بر روی باخت ارتش افغانستان تبدیل شده بود. گاهی فلان کارشناس غربی زمان سقوط کابل را شش ماه اعلام میکرد و هفته بعد روزنامه ای دیگر آن را سه ماه اعلام میکرد.
در چنین اوضاعی و پس از عقب نشینی ارتش افغانستان از مقابل طالبان رئیس جمهور آمریکا اعلام نمود حاضر نیست سربازان آمریکا را به جنگی بفرستد که ارتش افغانستان حاضر به مشارکت در آن نیست. پاسخ عملی ارتش افغانستان نیز این بود که حاضر نیست در یک جنگ محتوم به شکست وارد شود تا سربازان آمریکایی و ناتو فرصت کافی برای فرار از مهلکه جنگ را داشته باشند.
نیروهای جهادی
در دو دهه اشغال افغانستان توسط آمریکا و ناتو تلاش کشورهای اشغال گر و متحدین افغانستانی آنها بر ملت سازی و خروج افغانستان از وضعیت قبیله ای بود. بر همین اساس تمامی نیروهای اجتماعی مبتنی بر جامعه قومی نابود گردید که از آن جمله میتوان به انهدام انسجام و اعتبار نیروهای جهادی اشاره نمود. بنابراین با حمله طالبان این نیروها هم پس از اعلام مقاومت و ایستادگی در طی چند ساعت پراکنده شده و با خروج ارتش آنان نیز عرصه را خالی می نمودند.
سقوط شهرهای هرات و مزار شریف و... یکی پس از دیگری نشانگر این واقعیت است که مردم افغانستان دیگر رغبتی به جنگیدن ندارند. این واقعیت را در میل طالبان به خونریزی و کشتار نیز میتوان مشاهده نمود.
اشرف غنی
خدمت یا خیانت
اشرف غنی رئیس جمهور سابق افغانستان پیش از هر کس دیگری در بوجود آوردن و همچنین تایید این واقعیت که مردم افغانستان از خونریزی و برادر کشی خسته شده اند نقش داشت. فرار او از ارگ ریاست و هم چنین نقش احتمالی او در عدم مقاومت و ایستادگی ارتش از سوی بسیاری از مردم افغانستان خیانت به شمار میآید بخصوص از سوی فرماندهان جهادی و والیان ولسوالی ها. اما او به خوبی درک کرده بود حتی کسانی که غیورانه فریاد مقاومت و ایستادگی در برابر طالبان را سر میدهند خود زودتر از دیگران عرصه را خالی مینمایند. اگر چه فساد دولتی و قومی اشرف غنی بر کسی پوشیده نیست اما او حداقل یک ویژگی مثبت داشت که اهل جنگ و خونریزی نبود.
همه از رئیس جمهور افغانستان و دیگر فرماندهان ارتش انتظار داشتند تا نیروهای جهادی و ارتش افغانستان را در مقابل طالبان بسیج نماید تا نخست نیروهای آمریکا و ناتو با خیال آسوده و در امنیت کامل کابل را ترک نمایند و سپس نیروهای افغانستانی همکار را نیز بهمراه دارایی ها و اموالشان با خود از افغانستان خارج نمایند. پس از آن هر چه بادا باد. افغانستان بماند و حمامی از خون و برادر کشی.
آنچه پس از چند ماه و یا چند سال درگیری و جنگ باقی میماند سرزمینی سوخته و ویران شده، مادران و پدران داغدار، کودکان یتیم و... در افغانستان بود. شاید هزاران نفر از طالبان و چند دههزار نفر نیروی اردوی ملی و جهادی و همچنین افراد غیر نظامی در این جنگ جان خود را از دست میدادند و بار دیگر افغانستان به جولانگاه نیروهای اطلاعاتی کشورهای همسایه همچون پاکستان ایران عربستان امارات روسیه ناتو و... تبدیل میشد که قطعا ثمره آن درگیر شدن نسلهای دیگری از افغانستانی ها در کش و قوس جنگهای بیحاصل دیگر بود.
اشرف غنی با ترک ارگ ریاست جمهوری تا این زمان توانسته است افغانستان را از ورود به یک جنگ خانمانسوز داخلی دور نماید.
حال برخی آن را خیانت بدانند و یا خدمت، قضاوت را باید به تاریخ سپرد. اما در کنار صحنه های دلخراشی که این روزها در فرودگاه کابل شاهد آن هستیم، افغانستان میتوانست شاهد فجایع دیگری هم باشد. رویارویی نیروهای طالبان و مردم و جنگ و خون ریزی و برادر کشی در سراسر افغانستان.
اما اقدام اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور افغانستان در ترک ارگ حکومتی، پیام و حرف دل همه مردم افغانستان بود که مردم افغانستان از جنگ خسته شدهاند، آنان دیگر خواهان جنگ و برادر کشی نیستند حتی به بهای ترک خاک کشورشان.
مردم افغانستان تحمل تکرار جنایت های گروه داعش در عراق در پیش پای سربازان آمریکایی را ندارند.
حال طالبان باقی مانده اند و مردم افغانستان. مردمی که یارای ترک وطن ندارند.
و طالبانی که به یمن زندگی در قطر و امارات و... طعم زندگی مدرن را چشیده اند.
از هم اکنون پیام دعوت به باقی ماندن نیروهای متخصص و مذاکره با ترکیه برای مدیریت فرودگاه کابل و... آغاز شده است. در آینده نزدیک جذب نیروهای متخصص در زمینه تجارت و بانکداری و اقتصاد و تکنولوژیکی و... نیز بناچار در دستور کار آنها قرار گرفت. نیروهای متخصصی که بویژه در میان افغانستانی های ساکن در سراسر جهان به وفور یافت میشود.
آرزوی همه ما اینست که مردم افغانستان یک زندگی شیرین را در سایه صلح و آرامش تجربه کنند. به امید آن روز / انتهای پیام
سایت خبری صبح ملت
- شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۴:۳۳
- منبع: پایگاه خبری صبح ملت