درحاشیه حمله ددمنشانه داعش به مرکز آموزشی کوثر در شهر کابل
بزرگنمایی:
رویای من صلح است، صلحی سبز و زنده
ذهنی که رویا دارد و نبضی تپنده
اندیشهای که خون در آن راهی ندارد
جائی برای کبر و خودخواهی ندارد
رویای من یک شاخه گل جای تفنگ است
جائی که دور از فتنه و کشتار و جنگ است
آنجا که هرگز طرحی از بمبِ اتم نیست
شادی و لبخند کسی در اشک، گم نیست
شعر /
در غم مرگ دختران کابل
رویای من یک شاخه گل جای تفنگ است
بانو م عروه
رویای من صلح است، صلحی سبز و زنده
ذهنی که رویا دارد و نبضی تپنده
اندیشهای که خون در آن راهی ندارد
جائی برای کبر و خودخواهی ندارد
رویای من یک شاخه گل جای تفنگ است
جائی که دور از فتنه و کشتار و جنگ است
آنجا که هرگز طرحی از بمبِ اتم نیست
شادی و لبخند کسی در اشک، گم نیست
رویای من روزیست که من غرق شورم
از دستهای خالی و از فقر دورم
روزی که شبهایش برایم خواب باشد
در شیر آب خانههامان آب باشد
هر روز از باغ خدا دانش بچینم
بر کوه رنج مادرم مرهم ببینم
با دستهایم با همین دستان کوچک
خط میکشم بر فکر طراحی موشک
یک روز برچیده شود دامان بیداد
آن روز، آن روزِ بهاری زودتر باد!
دزفول /21 اردیبهشت 400
- سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۰:۳۸:۰۴
- منبع: پایگاه خبری صبح ملت