بزرگنمایی:
باوجود مشکلات اقتصادی تحمل مصایب شیرین ازدواج برای جوانان و خانوادههای آنان به ماموریتی سخت یا حتی غیر ممکنی تبدیل شده است.
نخستین ماه سال 1400 به سومین دهه خود وارد شد و هنوز چشمانداز روشنی از بهبود وضعیت اقتصادی در پیش روی جامعه نیست. اگر چه حقوقها افزایش پیدا کرده، و نویدهایی از کمکهای دولتی به گوش میرسد ولی تا زمانی که نشانههای عدم مدیریت و توزیع صحیح منایع و ثروتها همچون صفها طولانی خرید ارزاق عمومی دیده میشود میتوان گفت که مشکلات ریشهای اقتصاد همچنان وجود دارند.
شروع موج جدید کرونا نیز نه تنها بهراحتی میتواند بسیاری از کسب و کارها را به چالش بکشد؛ بلکه میتواند باعث انتقال سرمایههای زیادی به بازارهای مالی کاذب و غیر قابل کنترل شود که تنش های اقتصادی را بهویژه در خانوادهها افزایش خواهد داد. در این میان نسل جوان امروز برای برداشتن نخستین گام زندگی مستقل یعنی ازدواج دچار تردیدهای بزرگی است که جامعه امروز و فردا به طور جدی تبعات آن را تجربه خواهند کرد.
از همین رو صبح ملت نیوز گفتگویی با حجت الاسلام جواد غلامی امام جمعه گلبهار ترتیب داده تا نگاهی به چالشها و رویکردهای پیش روی جوانان و خانوادههای آنان برای تشکیل یک خانواده سعادتمند داشته باشد.
صبح ملت نیوز: به نظر شما تردید در رفتن به خواستگاری بیشتر از سمت جوانان است یا از سمت خانواده؟
در مورد ورود به مسئله ازدواج این که جوان یا خانواده جوان تردید داشته باشد باید گفت هر دوی اینها تاثیر دارند. قسمتی از مشکل مربوط به خانواده است معمولا در زمانی که جوان حاضر است ریسک تشکیل خانواده را بپذیرد، خانواده حاضر نیست و تلقی آن آنها این است که جوان توان اداره زندگی را ندارد که البته تا حدی هم درست است؛ ولی مسیری که خانواده انتخاب میکند، مسیر غلطی است. مسیر درست این است که ما ازدواج را تسهیل کنیم تا وقتی که جوان به نقطه قوت عقلی و فکری خودش دست پیدا کند و بتواند زندگی خودش را مستقل اداره کند. در این کمک هم هرگونه حب و بغضهای شخصی خود را کنار بگذاریم و تمام توجه ما معطوف به هدف یا همان سعادت این خانواده باشد.
صبح ملت نیوز: اختلافنظرهای خانواده با مسایل این زوج جوان که در چند سال اول زندگی هم به شدت اتفاق میافتد چه میشود؟
ما در جامعه با یکسری از لطیفهها بهراحتی ساختار خانواده را از هر جهت زیر سوال بردهایم. همین گفتن و مطرح کردن بحث مادر شوهر و عروس به صورت یک لطیفه که جذابیت هم پیدا کرده، کم کم به فرهنگ ما تبدیل شده است. مادر شوهر فکر میکند که اگر به عروسش خدمت کند از این طریق مورد طعنه دوستان خودش یا حتی خانواده خودش قرار میگیرد. در حالی که به عروس خودش که در حقیقت مادر نوههای خودش میباشد خدمت می کند. همین لطیفههای ساده به طرز عمیقی در فرهنگ ما تاثیر گذاشتهاند. جوانی که باید در سن پایین ازدواج کند و خانواده با همراهی و گرفتن زیر بال و پرش به او کمک کند با مشکلات زیادی روبرو میشود. آنقدر این ماجرا باور پذیر شده که حتی خانواده عروس نیز حاضر نمیشود دخترشان در زیر بال و پر مادر شوهر قرار گیرد. آنها به راحتی فکر میکنند که عروس زیر سلطه مادر شوهر رفته و یک ظلمی در حق او شده است. تصور میکنند اگر دخترشان مستقل باشد، خیلی بهتر است در حالی که اینطور نیست.
صبح ملت نیوز: این رویه خیلی مرسوم نیست، آیا اصلا قابلیت اجرا دارد؟
سابق مادر شوهر از یک طرف مواظب پسر خودش بود و از سمت دیگر مواظب عروس خودش در سن پایین هم ازدواج میکردند. حتی تا دو تا سه بچه را مادر بزرگ، بزرگ میکرد. بعد کم کم خانواده جوان پختگی و تجربه لازم را به دست میآوردند و میتوانستند مستقل شوند.
صبح ملت نیوز: چگونه میشود این همکاری و مودت را در زندگیها زناشویی امروزی اجرا کرد؟
مادرانی که به هدف فکر میکنند، خوشبختی فرزندش را در این میبینند که با همین همسرش زندگی کند و سعادت بچههای این دو را در این میبیند که همین مادر یا پدر را داشته باشد؛ پس بهراحتی در جهت مراقبت و مساعدت همسران و فرزندان خود حرکت میکند. اگر این عروس تحت توجه قرار گرفتن توسط مادر شوهر خودش را مایه خوشبختی بداند، تمام آن منازعات کوچکی که در خانهها هست، از شستن ظرفهای نشسته گرفته تا تمیزکاری و غیره اهمیت خودش را از دست میدهد. هدف سعادت خانواده هم تقویت میشود و اعضای خانواده در این راه فداکاری بیشتری میکنند. ما فکر می کنیم خانواده باید به این سمت برود.
صبح ملت نیوز: به نظر میرسد تردید جوانان برای شروع زندگی مشترک بیشتر شده است. نظر شما در این مورد چیست؟
خب، تصور کنید جوان در سن 19 سالگی آمادگی ازدواج دارد. به هرحال احساسات، عشق و عاطفه در همه از سن 17 تا 23 سالگی بسیار قوی هستند. وقتی سن جوان به 27 سالگی رسید این قوای عاطفی تقلیل پیدا میکند. فلذا میبینید یک جوان 30 سال دارد و احساس میکنید که هنوز گرایش به ازدواج ندارد، در واقع به این صورت نبوده که از ابتدا به ازدواج گرایش نداشته؛ بلکه زمانی که این عواطف قوی بوده اقدامی انجام نشده و حالا این تمایل ضعیف شده است. بهنوعی توان عشق و محبتش برای تشکیل زندگی توسط شبهاتی که به ذهنش منتقل شده کمرنگ و ضعیف شده و جوری شده است که الان اراده او برای ازدواج یک عزم محکمی نیست.
صبح ملت نیوز: جوانان معتقدند ازدواج در سن بالا با روشن شدن اهداف و درک بهتر از زندگی و تثبیت وضعیت مالی، منطقیتر است، به نظر شما شرایط مالی و اقتصادی چقدر مهم است؟
ما باید ابتدا تعریفی از سعادت و خوشبختی داشته باشیم تا بتوانیم بهتر مسئله را درک کنیم. میخواهم یک نگاه کاملا مادی را بدون توجه به معنویات یا ماورا مطرح کنم. واقعا خوشبختی ما در این دنیا به چه چیزی تعریف میشود؟ سعادت ما به چه چیزی تعریف میشود؟ بعضی ها فکر میکنند چون مادی گرایانه به این قضیه ورود پیدا میکنیم؛ پس مادیات حرف اول را در ازدواج میزند. اینجور نیست، خوشبختی و سعادت با پولدار بودن تحقق پیدا نمیکند. پول داشتن، امکانات و لوازم رفاهی داشتن، وقت اضافه داشتن تنها قسمتی از خوشبختی را تعریف میکند؛ ولی همه لذتهای بشر در این خلاصه نمیشود. وقتی شهوت از بین رفت چه چیزی میتواند زن و شوهر را در کنار هم نگه دارد. ظرفیتهای دیگری نیز وجود دارند که آنها نیز در تضمین سعادت بسیار مهم هستند. حال اگر ثروت هم در کنار آنها باشد، این روند سادهتر میشود.
صبح ملت نیوز: اما این تصور عامه است که شروع زندگی همراه با ثروت پایه گذاری سعادت خانواده است؟
اگر یک فرد ثروتمند باشد ازدواج کند و بعد ازدواج دچار ورشکستگی شود، آیا باید او را بدبخت هم بدانیم؟ خیلیها در زندگی همین مسیر را تجربه کردهاند؛ ولی بدبخت نشدند. اتفاقاً زن همراهی که در زندگی داشتهاند به آنها کمک میکند. تازه اینجا حقیقت شیرین زندگی معلوم میشود. تازه متوجه میشوند، عجب تا حالا اگر نگران بودم که این زن من را برای ثروتم میخواهد یا خودم، با این همراهی معلوم میشود که همسرم مرا را برای خودم میخواهد.
بعضا مواجهه میشویم که خانوادهها نیز انتظار و پا فشاری دارند که امکانات رفاهی در آغاز زندگی مهیا باشد. جواب سوالت مرسوم خواستگاریها در مورد وضعیت خانه و خودرو و غیره به عنوان صبح صبح ملت نیوز: معیاری برای تشخیص سعادت خانواده شناخته میشوند. آیا جواب مثبت و پرو پیمان این سوالات به استحکام خانواده منجر نمیشود؟
وقتی یک جوان بخواهد تمام امکانات رفاهی را در همان آغاز ازدواج برطرف کند، پاسخ این سوال اصلی برای او بیجواب میماند که آیا این زن خودم را یا این امکانات رفاهی را دوست دارد. مواردی نیز مشاهده میکنیم که به محض از بین رفتن سرمایه و امکانات زن خانه را ترک کرده و هیچ ارزشی برای مرد و خانواده او قایل نشده است. با این شرایط تلقی ما این است که باید از کلمه سعادت یک بازتعریف داشته باشیم تا ملاکهای درستی حتی برای تشخیص سعادت دنیوی خود داشته باشیم. من معتقدم فقط مادیات ملاک نیست و فقط بخش کوچکی از زندگی زناشویی است. شاهد آن هم موارد بسیار زیادی از همه ابناء بشر از بودایی، مسیحی، یهودی، لایک و همه نوع آدمهای دیگر است که در عین فقر، در کنار هم با خوشی زندگی میکنند و انسانهای ثروتمندی که کنار هم هستند؛ ولی با هم زندگی میکنند. باوجود اینکه عُلقه ازدواج بین آنها وجود دارد حتی فرزندان مشترک نیز وجود دارند؛ ولی مرد و زن از هم تنفر دارند. پس ثروت مساوی با خوشبختی نیست. لیکن ما، همه این را پذیرفتهایم به جامعه نیز تلقین میکنیم. هیچکس هم جرات نمیکند مقابل این قصه بایستد؛ درحالیکه درعمل که نگاه کنیم میبینیم که قصه چیز دیگری است.
صبح ملت نیوز: به غیر از معیارهای اقتصادی چه موارد دیگری میتواند ملاک سعادت خانواده باشد؟ اصلا چه چیز میتواند به زندگی زیبایی ببخشد؟
این موهبت با هم بودن، این علاقه شدید قلبی، اینکه یک مرد و زن باهم جفت باشند. اینکه زن و شهر خلاهای همدیگر را بپوشاند. عبارتی که قرآن میفرماید: هن لباس لکم و انتم لباس لهن؛ شما لباسی هستید برای خانمها و خانمها نیز لباس هستند برای شما، یعنی همدیگر را هم پوشانی میکنید و این باعث زیبایی زندگی میشود. اینکه پول داشته باشید، زندگی قشنگ نمیشود، اینکه با هم باشید زندگی قشنگ میشود.
صبح ملت نیوز: آیا این معیار میتواند انگیزهای برای رفع تردید جوانان برای تشکیل خانواده شود؟
اگر جوانان و نوجوانان زندگی در سن پایین زندگی خود را شروع کند مقدار خوشبختیشان افزایش پیدا میکند. مثلا اگر برای بنده مقرر شده باشد که مثلا در 60 سالگی از دنیا بروم، اگر از بیست سالگی تا 60 سالگی شریک داشته باشم که عاشقانه نسبت به من عشق ورزد نیازهای احساسی و عاطفی خودم را با او تامین کنم و او نیز در این زمینه کاملا من را تقویت میکند من 40 سال طعم خوشبختی را تجربه میکنم. اگر از 30 سالگی به این طرف ازدواج کنم من با دست خودم 10 ساله خوشبختی خودم را عقب انداختم و جالب است که آن 10 سال دوران پیک و مهم زندگی است. ده سالی است که شدت محبت و عشق در وجود من در اوج قدرت است.