بزرگنمایی:
شعر انتظار، شعر مهدوی، نیمه شعبان
معصومه تصدیقی
شبیه خودت انتظارم رسیده به سر
بگو میرسد کی به پایان زمان سفر
کجا، کی گره خورد قلبم به آن آستان
شبش را به یادم بیاور، هوای سحر!
چه بغضی نشسته به اندام این آرزو
نفس بند شد از هجوم غمی بیثمر
نمکپاش زخمم شده طعنهی مردمان
که دیوانه ماندهست عمری نگاهش به در
نه میمیرم از امتداد شبی برزخی
نه آرام میگیرد این قلب دیوانهتر
نیایی میافتد مسیرم به گردابها
شبیه خودم میدوم پا به پای خطر...
9فروردین 1400 برابر با نیمه شعبان1442