به بهانه تخلیه باشگاه کشتی غلامرضا قصاب قهرمان المپیکی دزفول
بزرگنمایی:
حکایت ورزش دزفول حکایت غریبی است !!!خیلی دور نیست روزگاری که وقتی پایت را در سالنی برای تماشی کشتی می گذاشتی نامی از کشتی گیران مطرح دزفول برای کسب قهرمانی و گرفتن سهمیه آسیایی و المپیک نشنوی ! هر کجا اسمی از کشتی فرنگی بود بی برو برگرد در میان کشتی گیران و یا کادر فنی یک دزفولی حضور داشت.
حکایت ورزش دزفول حکایت غریبی است !!!
خیلی دور نیست روزگاری که وقتی پایت را در سالنی برای تماشی کشتی می گذاشتی نامی از کشتی گیران مطرح دزفول برای کسب قهرمانی و گرفتن سهمیه آسیایی و المپیک نشنوی ! هر کجا اسمی از کشتی فرنگی بود بی برو برگرد در میان کشتی گیران و یا کادر فنی یک دزفولی حضور داشت. پس چه اتفاقی افتاده است که از کشتی دزفول فقط سایه ای مانده است و اگر نبود زحمات و دلسوزیهای مردان میدان دیده ای همچون غلامرضا قصاب ، خیلی وقت بود که دیگر این سایه هم وجود نداشت . به راستی اگر مربی با تجربه و دلسوزی همچون استاد قصاب در شهری دیگر بود باز هم ما شاهد همین رفتار و برخورد با ایشان بودیم ؟!!! لازم نیست جای دوری برویم ، در همین شهر همجوار ما نتیجه بها دادن به پیش کسوتان و ورزش کشتی را به وضوح میتوانید ببینید ، دستشان درد نکند ، گوارای وجودشان. نتیجه کار هماهنگ شده و برنامه ریزی شده همین است.
براستی در شهری که زمانی تیم ملی را دعوت میکرد و در ورزشگاه و در زمین چمن، کشتی نمایشی با کشتی گیران دزفول برگزار میکرد این است؟! بحث تنها بر سر بسته شدن یک باشگاه ورزشی نیست چرا که احتمالا مالک آن از نظر حقوقی زی نفع بوده و درخواست تخلیه آنرا کرده است ، بحث بر سر نداشتن هیچگونه برنامه ریزی برای احیای ورزش کشتی و هرز رفتن مربیان و پیشکسوتان این ورزش در دزفول است!!! البته رشته های دیگر هم متاسفانه حال و روزی بهتر از کشتی ندارند. به نظر شما در شهری که جوانان و نوجوانان آن هیچگونه شور و حال و اسوه ورزشی پیش روی خود نداشته باشند به چه چیزی گرایش پیدا میکنند ؟! آیا شعله ورتر شدن آتش قلیانها در کنار رودخانه و باغات نتیجه نبودن همین شور و حال نیست ؟! روزی از یکی از پیشکسوتان کشتی پرسیدم ؛چگونه شد که به کشتی روی آوردید. گفت؛ نوجوان بودم که همراه دوستانم شنیدیم که مسابقه کشتی قرار است برگزار شود ، قرار گذاشتیم و رفتیم که مسابقه را تماشا کنیم ، موقعیکه به سالن رفتیم دیدیم جمعیت زیادی آمده اند و به زحمت وارد سالن شدیم ، همانجا با دیدن آن همه هیجان و هیاهو با خود گفتیم که چرا خودمان کشتی نگیریم و مردم برای دیدن ما به سالن نیایند!! و از فردای آنروز کشتی را شروع کردیم . ورزش باعث ایجاد انگیزه و سلامت جسمی و روحی جامعه میشود ،
تا دیر نشده است کاری باید کرد . توسعه ورزش و اماکن ورزشی تنها به دست مسئولین و منابع دولتی امکان پذیر نیست ولی حمایت و سازماندهی آنها را میطلبد. همچون سایر مواردی که مردم با دلسوزی برای پیشرفت شهرمان پیگیری میکنند باید برای توسعه ورزش هم آستین ها را بالا بزنند . باید از وجود نازنین بزرگانی همچون غلامرضا قصاب نهایت بهره را برد ، مگر ما چند نفر مثل ایشان داریم.
این گوی و این میدان ، بسم الله ....
سعید رادفر/ دزفول
چهارشنبه 22/5/99