معرّفی رسالهای دربارۀ گویششناسی مدرن فارسی، لهجههای لری و دزفولی از جمشید جی.اونوالا محقق و کاوشگر هندی
بزرگنمایی:
معرّفی رسالهای دربارۀ گویششناسی مدرن فارسی، لهجههای لری و دزفولی از جمشید جی.اونوالا محقق و کاوشگر هندی
Contribution to modern persian dialectology, the luri and Dezfuli Dialects
معرّفی رسالهای دربارۀ گویششناسی مدرن فارسی، لهجههای لری و دزفولی از جمشید جی.اونوالا محقق و کاوشگر هندی
Contribution to modern persian dialectology, the luri and Dezfuli Dialects
رسالهای دربارۀ گویششناسی مدرن فارسی، لهجههای لری و دزفولی
نویسنده: جمشید جی اونوالا، چاپ آلمان و کلکته، (1930 م)، نسخهای از کتاب در اداره کل در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران.به شماره 7959/ 3677ج موجود است.
مترجم: محقق ارجمند عزیزاله رودبندی.
دکتر جمشید اونوالا از زرتشتیان هندوستان که از سال (1912 م) در منطقۀ شمال خوزستان حضور داشته است و در تردد شهر دزفول و حوزه جغرافیایی و استحفاظی شوش آن زمان برای انجام امور کاوشهای باستانشناسی با فرانسویها کار میکرده است. در تحقیق و پژوهشهایی که داشته است و بنابه هر دلیلی اطلاعات مفیدی پیرامون زبانشناسی باستان داشته است و علاقهمند به شناخت گویشهای محلی و ثبت نشانههای این گونه از زبانها بوده است. این اولین اثر در شناخت گویشهای محلی در منطقۀ دزفول، شوش و شوشتر است. این کتاب[1] جزو معدود کتابها در بازشناسی واژگان دزفولی رایج در آن زمان و تطبیق و مقایسه با سایر گویشها و زبانهای محلی در منطقه است. اونوالا تحقیقات باستانشناسی که در سالهای (1912 م) تا (1930 م) انجام داده است، کتابی هم در زمینۀ فلکورشناسی و قواعد دستور زبان گویش دزفولی و لری و سایر موارد به رشته تحریر درآورده است. باید توجّه داشت، این کتاب تنها کتاب زبانشناسی نیست و فقط به معرّفی گویشهای دزفولی و لری و لکی نپرداخته است. اگر به زیرساخت متن توجّه کنیم به ابعاد مختلف زندگی و عقاید مردم که تا قبل از صدواندی سال پیش مرسوم و منقول بوده آشنا میشویم. نویسنده مسائل تاریخی، قومشناختی، جامعهشناختی، عقاید و آیینهای عزاداری و عروسی و به مسائل فرهنگی آن زمان پرداخته است. او در مقدّمه، کتاب را به هفت بخش تقسیم کرده است:
بخش اول: دربارۀ منطقه دزفول، حضور لرها، لکها، عربها در خوزستان نوشته است حتی اسامی خوانین را آورده است: شیخ احمد در شاهور، بزرگان لرها: غلامرضا خان، سیفالله خان و سایر خوانین حاضر در منطقه را ذکر میکند که در کاوشهای باستانشناسی نیز به ایشان کمک کردهاند. ارتباطات مثل امروز نبوده است که بسیاری از جاها را بگردند. در این بخش محدودۀ جغرافیایی مانند خوزستان و شیراز و اصفهان و شوشتر را بهطور خلاصه شرح داده است؛
بخش دوم: راجعبه رولان دومکنم باستانشناس فرانسوی، که هدایت کاوشگری منطقه را که در شوش حفاری میکرده است به عهده داشته است. اونوالا از سال (1912 م) تا (1939 م) با دزفولیها و شوشتریها در ارتباط بوده است؛
بخش سوم:. به زبان فارسی و پهلوی و لری و لهجهها اشاره میکند و زبان شفاهی را مطرح میکند؛
بخش چهارم: به شرح همکاریهای خودش با فرانسویها در مقولۀ کاوشهای باستانشناسی پرداخته است؛
بخش پنجم: توجه به زبانهای دزفولی، لکی، لری، نهاوندی و سایر زبانهای گفتاری کارگرانی که در آن محل و سایر مناطق برای کاوش مشغول به کار بودهاند، پرداخته است؛
بخش ششم: درواقع، نوعی نقد و تجزیه و تحلیل از ادبیات منطقه است، این لهجهها ادبیات ندارند، مستندات و مکتوبات کتابخانهای ندارند؟! فقط بهعنوان زبان شفاهی از آنها استفاده میشود. چرا کتابهایی که متلها و آیینها این گویشها را مطرح کنند بهصورت مکتوب وجود ندارد؟! مشخص است که به زبانشناسی کاملاً آشنا بوده است. درواقع، اونوالا شناخت کافی به زبانهای سانسکریت، اوستایی، پهلوی، پازند و... دارد و با توجه به اندوخته و دانش خود به این پژوهش پرداخته است؛
بخش هفتم: این لهجه و لهجههای دیگر ایرانیان در شرف محو و نابود شدن هستند. وسایل ارتباطات مانند تلفن و تلگراف سبب شده است که این لهجهها در خطر بیفتند، چون این وسایل با فارسی رسمی حمایت میشوند. با ورود روزنامه، کتب درسی نظام آموزشوپرورش و سربازی (اجباری رفتن) بسیاری از واژهها از میان میروند. پیشنهاد میدهد که این لهجهها را با نوار باید ضبط کرد و به شکل مکتوب درآورد. مشخص است که دغدغه حفظ این لهجهها را داشته است.
مؤلف درآغاز پژوهش خود از علائم اختصاری استفاده کرده است؛ مثلاً کاف: کردی، لام: لری و در ضمن اختصارات دستوری مانند فعل را هم آورده است. اونوالا به دستور زبان و قواعد دستوری تسلط کامل داشته است. در صفحۀ 5 تا 9 به تغییرات آواشناسی اشاره میکند. از صفحۀ 9 تا 12 یادداشتها و شکلهای دستوری مانند قید زمان، قید مکان، قید حالت؛ حروف اضافه؛ ربطی؛ ضمایر؛ صفات و سایر موارد را در زبان دزفولی، لری به شکل مبسوط مطرح میکند.
کتاب در صفحۀ 12 فهرستی از مطالب و عناوین مندرج را مطرح میکند:.
در صفحۀ 12 حیوانات مانند «گالَپُشت» و «لاکپشت» و «سنگپشت» به زبان لری و دزفولی بیان میکند. بعداز آن زمانهایی مانند «سحر» و «اَفسَر» بهطور خلاصه مطرح میکند. در صفحۀ 22 و 23 دربارۀ غلات و گیاهان و از گلها«بُبینه» و درختان صحبت میکند، در ادامۀ صفحه 23 داروها و ادویهجات را بیان میکند. در صفحۀ 24 سبزیجات و صیفیجات را شرح می دهد. در صفحۀ 25 درخصوص بیماریها سخن میگوید. در صفحات 26 تا 28 افعال مختلف دزفولی مانند«پیاله اوفتیدن» را بیان میکند. در ادامۀ صفحۀ 28 تا صفحۀ 32 اعضای بدن مانند «کُلمَک» و«چِنَ» را توضیح میدهد. در صفحۀ 32 عناصر موجود در طبیعت مانند خاک، آب، آتش و... را شرح میدهد. در صفحۀ 33 انواع لباس و پوشاک «پاپوش»، «کُرتَّه» را بیان میکند. در صفحۀ 34 انواع بازیها و اشیای به کار برده در بازیها را شرح میدهد که بسیاری از این اشیا برای ما ناآشنا هستند. نام غذاها مانند «دلمه»و شیرینیجات و سایر موارد را شرح میدهد. در صفحۀ 36 به تزیینات میپردازد: گوشواره، میلپا، انگشتر، عرون و سایر مسائل اشاره میکند بهعنوان مثال سوزن را «میل» میگفتند. ظرف و ظروف مانند «اَنگون» را نام میبرد. در صفحۀ 37 آلات بنّایی و معماری اشاره میکند. در صفحۀ 38 ابزار و آلات جنگی: اسلحه، کارد، خنجر، قمه و دشنه را توضیح میدهد؛ مثلاً گلوله را «گُلّۀ» میگفتند. انواع فلزات، ابزار، اشیای منزل، سنگها و... را شرح داده است. در صفحۀ 50 به اشتراکات زبانی دزفولیها با لرها پرداخته است و زبانشناسی لرها، لکها، دزفولیها و تفاوت آنها را بیان میکند. به رسم و رسومات مانند عزاداری و عروسیها اشاره کرده است. از هر قشر به درج نمونههایی از اسامی مانند قربانعلی، یارعلی، مرادعلی، آرضا، ماررضا، ابراهیم بیک، میرمراد، حسینرضا و کریمرضا، کریمعلی و رشید خان... پرداخته است.
جمشید اونوالا، لویی لوبرتون و رولاند دومکنم (از راست به چپ) در تپه جعفرآباد
ویژگیهای کتاب بدین شرح است:
1. در این کتاب تلفظها قدیمی است بهعنوان مثال فیتفیت همان فیشفیشک و گلوله را گُلّه نوشته است؛
2. این کتاب برای کسانی که زبانشناسی تاریخی میخوانند جذاب و فوقالعاده ارزشمند است و اهمیت دارد، چون تغییرات واژهها را بهخوبی میتواند ببیند؛
3. بسیاری از واژههای درجشده الان متداول نیستند. باید تلفظ درست آنها را با کسانی که سنی فزوناز 80 و 90 دارند، بررسی کرد تا تلفظ صحیح آنها را دریافت؛
4. نویسنده سعی کرده واژههای فارسی را در پژوهش به کار نبرد؛
5. اونوالا اهمیت این زبانها را میدانسته است و یکصد و اندی سال پیشاز این، ضرورت گردآوری و ثبت واژگان گویشهای محلی را گوشزد کرده است؛
جناب آقای فاطمی دزفولی دربارۀ این کتاب میگوید: «در این رساله واژههای دزفولی و لری و در بعضی موارد (لکی) با معادلهای فارسی ذکر شده و در بسیاری موارد با زبانهای پهلوی و اوستایی و بعضی از زبانهای شبه قارۀ هند مقایسه شدهاند. البته این کار همراه با عیب و نقصهای فراوان انجام شده ولی اونوالا در محل بوده و لهجهها را مستقیماً از گویندگان آنها جمعآوری و رعایت ضوابط علمی را نموده نمیتوان منکر ارزش زحمات او شد و باید به کار او ارج نهاد.»[2]
پژوهشی از: دکتر عبدالامیر مقدمنیا، فریده آرامیده
برگرفته از کتابشناسی فرهنگنامههای خوزی
[1] این کتاب از کتابخانۀ جناب آقای مهندس علیرضا قادرپناه امانت گرفتهایم.
[2] فؤاد مجدزاده عاملی، گلچینی از واژهها و زبانزدهای دزفولی، چاپ اول، تهران: نشر فرهیختگان، 1399، ص 22 تا 23.