بزرگنمایی:
از سینه کش کوهستان کوه که بالا می رویم.
تا چشم کار میکند بلوطهای سوخته و دود و جز به خاک سیاه نشستن اندیکا چیزی نمیبینیم
به گزارش پایگاه خبری صبح ملت نیوز از اندیکا :
کیلومترها پس از آمار 50 هکتاری مسئولان از بلوطستان وسیع در ارتفاعاتی زیبا و سر به افلاکی منطقه «پاچه شاه عباس» در خلوت شب بی اختیار میسوزد و از تنهایی میگرید
منطقه ای زیبا و کوهستانی که خداوند برسینه سبز و وسیعش، از نقاشی هیچ گونه گیاهی دریغ نکرده است و حال از بی کسی میسوزد ؛
از درختان بی شمار بلوط و بادام تا بازی هرازگاه پازن و گرگ، وجود خرگوش های کوهی، بازی های کودکانه جوجه تیغی و روباه و هوانوردی عقاب و کبک و دارکوب وو که هزاران سال است در تنه های ستبر بلوط هایش لانه ساخته اند و حال به پای میزبانی هزاران ساله به پای دیگر رفقای خود میسوزند .
آتشی تند که ریشه بلوط های ستبر چندصدساله را در خشم خود خشکاند
*_اندیکا نیاز به امداد فوری دارد_*
ای کاش به جای تحت کنترل نشان دادن اوضاع از فرصت رسانه ای که ایجاد شد برای امداد از همه دستگاها و نهادها استفاده میشد تا فریاد اهالی روستاهای دربند آتش زمین و آسمان، به بار مینشست
وا حسرت اا که از دامان زاگرس بوی سوختن حیوانات، گونه های گیاهی می آید و لانه های جانوران در آتش میسوزد و مسئولان اوضاع را در کنترل خود میبینند
سوال و تعجبم از کلام برخی ها از اینجاست که آتش در شب خود به خود هم خاموش میشود که شما بر طبق گفته تان تا فردای آن روز منتظر خاموش شدنش می مانید
_*قلب اندیکا بی بلوط شد*_
درختان از بی ریشه گی مسئولین از ریشه میسوزند تا نیست و نابود شوند....
شاید هم حق دارند و ما نالایقیم
*_بختیاری نمادت کو؟_*
اندیکا از داغ بلوطستان با هیچ تسلی خاطری تا قیامت دست از گریستن بر نمیدارد
از سینه کش کوهستان کوه که بالا می رویم.
تا چشم کار میکند بلوطهای سوخته و دود و جز به خاک سیاه نشستن اندیکا چیزی نمیبینیم و به زحمت اهالی و فعالین محیط زیستی در نزدیک شدن به لهیب های سوزانش آتش، حسرت میخورم که چه اندک هستن دلسوزان صدیق طبیعیت و ما طبیعت را تنها در لنز کوچک دوربین سلفی های خود میبینیم
گاه انگار گلوله ای شلیک می شود اما این صدای منفجر شدن حیوانات زبان بسته ای است که نمی توانند از حلقه ی آتش بگریزند تا میان فاجعه جا بمانند و در آتش بی تدبیری ها بسوزند
براستی دین این همه به گردن کیست
به گردن برپا کنندگان عمدی یا غیرعمدی است
یا ندانم کاری ها مسئولین
حالا جنازه سوخته شان میان سایه شان دراز کشیده و سر بر زمینی سوخته گذاشته اند تا روایتگر دستی باشند که نابخردانه کبریت نادانی به قبیله شان کشید و سرزمینی کهن را به تلی خاکستر تبدیل کرد
درختان کهنی که ایستاده مرده اند و شاخه های ستبرشان که میتوانست جای تاب بازی کودکان شادی باشد و میوه های بلوط شان هرسال به سنگ دلخوشی رهگذران برزمین می ریخت و سایه سارشان پذیرای گروه خسته دامداران محلی بود
این روایتی تلخ از حکایت یکی از وسیع ترین آتش سوزی هاست که طی امسال بر سینه کش زاگرس زبانه کشید تا داغ بلوطستان قلب استوارترین رشته کوه ایران را بسوزاند
و اما این حکایت تلخ تکراری اولین و آخرین ماجرای داغ دیدگی جنگلهای این دیار نیست چراکه بی تدبیری ها همچنان در مهار همین آتش سوزی ادامه دارد...
*تنظیم متن*
سجاد زمانپور شاه منصوری
*خبرنگار اعزامی*
سپهر زمانپور