بزرگنمایی:
جمعه ۲۷ دی ماه نود و هشتِ ، از جمله روزهای به یاد ماندنی در شهرستان دزفول بود با قباد آذرآیین نویسنده ای با کوله باری از نیم قرن نوشتن برای خوزستان و جنوب تفتیده
به گزارش گزارشگرپایگاه خبری صبح ملت ، صبح جمعه 27 دی ماه نود و هشتِ ، از جمله روزهای به یاد ماندنی در شهرستان دزفول است. قباد آذرآیین نویسنده ای با کوله باری از نیم قرن نوشتن برای خوزستان و جنوب تفتیده ، میهمان انجمن قصه و انجمن دوستداران کتاب در حضور جمعی از نویسندگان، بزرگان اهل قلم ومردم علاقه مند حضور بودند ، تا درباره ی "فوران" جدید ترین اثرش در نشست صمیمانه ی نقد و بررسی کتاب شان به گفتگو بنشینند .*************************
در ابتدا آقای مهران بقایی مدیر انجمن قصه ی شهرستان دزفول در بیاناتی مفصل به معرفی قباد آذرآیین ، آثار، سبک (مکتب ) نگارش و جوایزی را که در طول دوران نویسندگی تا به حال کسب کرده اند پرداختتند .
ایشان بیان داشتند که قباد آذر آیین نزدیک به نیم قرن است که قلم میزند او درسال1327 درمسجدسلیمان متولد شد.
اولین کتاب خود را به نام " باران " درسال 1345 ه .ش در حالی که 18 بهار را به چشم دیده و در کلاس پنجم ادبی بود در نشریه «بازار» رشت منتشرکرد.
آذر آیین از دهه ی شصت به کارهایشان شتاب بیشتری داده و همّ وغمّ خود را بر این قرار می گذارند که با جدیت بیشتری بنویسند.
و در سی سالگی در سال1375 ه .ش مجموعه داستان " پسری آن سوی پل " را توسط نشر ققنوس به بازار عرضه می کنند.
در 33 سالگیش مجموعه ی " راه که می افتیم ترسمان می ریزد " را به چاپ رساند ه که می توان گفت مشخص کننده ی دور نمایی از آینده ی فعالیت های نویسندگی آذر آیین بود
مهران بقایی همچنین در مورد آثار این نویسنده ی بزرگ و مردمی بیان داشتند که حضور حرفهای آذرآیین در ادبیات داستانی از دهه هفتاد آغاز میشود: مجموعهداستان «حضور» و بعدها داستانها و رمانهای دیگری از جمله: «شراره بلند» را دراین دوران می نویسند .
( داستان «ظهر تابستان» از همین مجموعه، از بنیاد گلشیری جایزه گرفت)،
در سن شصت سالگی کتاب «هجوم آفتاب» را منتشر می کنند که نامزد دریافت جایزه جلال آل احمد گردید.
«چه سینما رفتنی داشتی یدو!»، «عقربها را زنده بگیر»، «از باران تا قافلهسالار» (گزیده چهلسال داستاننویسی قباد آذرآیین)، «من... مهتاب صبوری»، «داستان من نوشته شد»، «روزگار شاد و ناشاد محله نفتآباد ، ازدیگر آثار این نویسنده ی توانای خطه ی زر خیز خوزستان ودیار مسجد سلیمان است .
و حالا رمان «فوران» که او آن را نقطه عطف کارهایش برمیشمرد، مثل دیگر داستانهای او ما را میبرد به روزهای داغ جنوب نفتی که هنوز این نفت نه برایش آب شده، نه هوا، نه نان.
به گفته ی مدیر انجمن قصه ی دزفول قباد آذرآیین به داستان سبک و نگاه خاص خود را دارد ، ساده و بیشیله و پیله مینویسد. آثار او با روایی و سادگی، جنوبِ گرم، جنوبِ نفت و درعینحال فقر و حرمان را به تصویر میکشد. آذرآیین به گفته ی خودش بیش از آنکه درگیر نوآوریهای زبانی و فرمی باشد، دغدغه اصلیاش نوشتن و به تصویرکشیدن عریانیِ جنوب است. آنچه میخوانید نگاهی است به دهمین رمان آذرآیین «فوران» که به تازگی از سوی نشر ققنوس منتشر شده است؛ رمانی که بار دیگر ما را میبرد به زادگاه نویسنده: مسجدسلیمان؛ جاییکه اولین چاه نفت ایران از آن استخراج شد.
بقایی در ادامه از قباد آذرآیین به عنوان نویسندهای اقلیمگرا از خطه خوزستان نام بردند .
بقایی آن گاه بحث « مکتب خوزستان » (1) را طرح کرده واظهار داشتند که سپانلو اولین بار این مبحث را مطرح کرده و عقیده داشته اند نویسندگانی که در ایام دهه ی سی شروع کرده اند داستان هایشان دارای یک سبک وسیاق خاصی است و هشتاد درصد این نویسندگان اهل مسجد سلیمان بوده اند . بقایی در ادامه به شرح مختصری از رمان فوران پرداخته و چنین گفتند :
شرح مختصری از رمان فوران
رمان با اشاره به این عبارت از کتاب مقدس آغاز می گردد :
« باشد او از دل زمین نفت بیرون بیاورد تا شاد گردد. »
نویسنده در این رمان داستان زندگی دوخانواده درشهرمسجدسلیمان رادرتاریخ نسبتا دور دراوایل دهه ی 30 " ه .ش" روایت می کند.
این کتاب روایتی است دردمندانه از زبان کارگری مسجدسلیمانی بهنام بختیار البرزی که به دلیل ابتلا به سرطان و پس از سه ماه بستریشدن در بیمارستان شرکت نفت، آخرین روز زندگیاش را سپری میکند. او همراه کارگر دیگری به نام غریب کهزادی، مشترکا در آلونکی 20 فوتی زندگی میکردند. داستان از آنجا شروع میشود که بختیار از سرپرستاری به نام خانم احمدی که زندگیاش را وقف بیماران کرده، میخواهد که امشب – آخرین شب زندگی بختیار– قرص خوابآور به او ندهد تا بتواند داستان زندگیاش را برایش بازگویی کند.
کتاب در دو بخش بیان میشود. بخش اول شامل 68 قسمت و بخش دوم 7 قسمت.
بخش اول از زبان بختیار بیان میشود و بخش دوم به پس از مرگ او اختصاص یافته است.
در ادامه ی این نشست نویسنده ی رمان فوران در بخشی از سخنان خود گفتند:
من معتقد به مکتب خوزستان نیستم ، هنر را نمی شود در چهار چوب محدود کرد و چنین گفت که نوشته و داستان مال چه مکتبی است.
من معتقدم که باید از داشته های خودمان شروع کنیم واز آن ها پله ای برای پرش درست کنیم ، ما خیلی چیزها داریم که باید می نوشتیم و ننوشتیم .
ایشان در ادامه ی سخنان خود اظهار داشتند :
توصیه ی من به جوان ها این است که اول از خودتان شروع کنید.
من همواره سعی کرده ام ،تا با نوشتن از آن چه از زادگاهم بر گرفته ام از رنج ها،شادی ها ،بدیهاو... .بنویسم . .
***********
آن گاه در ادامه خانم لیلا بیگی نژاد از فرهنگیان فرهیخته و اهل قلم و از اعضاء انجمن قصه در سخنانی مبسوط " فوران " را به نقد کشیدند ..
ایشان در مقدمه ی سخنان خود فوران را مختصرا چنین معرفی نمودند:
فوران؛ تازه ترین اثرقبادآذرآیین است که ما را می بَرد به زندگی تفتیده ی جنوبی های نفت زده، که نفت همچنان درمانی بر دردشان نیست!بخصوص روایت دغدغه های نویسنده ای ساده و به دور از هر گونه جنجال و زاده ی مسجدسلیمانی که نفت، نه تُنگ آب سه نسل حاضر در داستانش را سرد نگه داشته، نه نانشان را گرم و نه هوایشان را داشته است؛ که البته و هنوز هم...
آنگاه خانم بیگی نژاد در ادامه نقد علمی خود را در مورد رمان فوران ارائه دادند . (2)
پس از نقد خانم بیگی نژاد چند تن از حاضرین و اهل فن از جمله آقای مهرابی ، دکتر مهدی پورو مهندس شاهین بنّا نیز سخنانی درمورد رمان فوران بیان داشته وهر یک از دیدگاه خود به بررسی آن پرداختند..
شاهین بنا با اشاره بر دو شخصیت "امیدوار غریب "و" بختیار البرزی " گفتند : زایش همیشه با درد همراه است که نویسنده از به تصویر کشیدن تحمل این درد توسط این دو شحصیت به خوبی برآمده است .ایشان همچنین به خوبی از عهده به تصویر کشیدن تحول فرهنگی دو خانواده ی داستان در پی ترک زندگی گذشته ی خود و استخدام در شرکت نفت برآمده است ..اگر چه لزوما این تحول درهمه ی ابعاد خود آن چنانکه می بایست اتفاق نیفتاده باشد .
در ادامه ی نشست نقد رمان فوران اثر قباد آذر آیین دکتر مهدی پور در نقدشان نسبت به رمان فوران به این حُسنِ رمان اشاره کردند که لطافت کتاب به قدرت کلمات محاوره ای آن است . ودیگر این که نویسنده در مورد هیچ کدام از شخصیت های رمانش قضاوت نمی کند .
در ادامه این نشست ادبی آقای مهرابی از اهالی قلم و عضو انجمن قصه ، چند نکته را در مورد این رمان بیان کردند از جمله این که :
استراتژی نویسنده در رهبری خلاقانه ی شخصیت ها هوشمندانه و زیرکانه بوده است ،و نگاه ضد استعماری فوران در لایه های پایین خود سعی در پرداختن به این مهم را دارد . ایشان در ضعف مربوط به رمان نیز به این نکته اشاره کردند که نویسنده آن قدر شیفته ی داستان شده که از پرداختن به شخصیت ها غافل می ماند.
آذر آیین در مقام پاسخ اشاره کردند که من این جا داستان ننوشتم ، تاریخ و جغرافیا ، جامعه شناسی و.. ننوشتم. نویسنده ملزم نیست همه چیز را آماده کند و در اختیار خواننده قرار دهد . نویسنده باید به خواننده احترام بگذارد ، و کنجکاوی ایجاد کند .
آن گاه در مورد شخصیت زنِ رمانش که ماه بانو نامیده می شود گفت :
ماه بانو اول قصه است آخر قصه هم است به نوعی مفهومش همان « مادر نامیرا » است یعنی همان مسجد سلیمان است که یک روز از خاکستر خود سر بر می آورد .
ایشان در مورد مظلومیت زن ها و نامگذاری آن ها گفتند : « زن ها سنگ صبور زمینی بوده و بار همه ی زندگی را به دوش کشیده اند و هنوز هم هستند واین موضوع چیزِ گریز ناپذیری است .»
**** و در حاشیه این نشست :
=ارائه ی کتاب دزبانان که به تازگی به بازار نشر راه یافته است ، اثر مشترک آقای روانبخش انصاری و مریم مفتوح در محضر اساتید ،دوستداران کتاب و حاضرین
= حضور قباد آذر آیین در یک دورهمی صمیمانه و گشت و گذاری دلچسب در مناطق سرسبز دزفول با عوامل دست اندر کار برگزاری نشست نقد کتاب فوران در باغی مصفا ودر شبی سرشار از واژه و حرف پیرامون داستان و ادبیات ..
= نویسنده از دومین حضورش در دزفول ابراز خوشنودی کرده و از دعوت صمیمانه ی انجمن قصه ، انجمن دوستداران کتاب ، علاقه مندان و حضار در این نشست تشکر نمودند .قباد آذر آیین پیش از این برای اولین بار در سال 1388به دعوت انجمن قصه در شهرستان دزفول حضور داشته اند .وبدین ترتیب حضور ایشان سابقه ای ده ساله داشتند.
پایگاه خبری صبح ملت ضمن آرزوی موفقیت و سرافرازی برای این نویسنده ی خوش قلم خطه ی خوزستان از انجمن دوستداران کتاب و انجمن قصه ی شهرستان دزفول به واسطه ی فعالیت مثمر ثمرشان در حوزه ی فرهنگ کتاب و مطالعه و برپایی این نشست مفید و مؤثر کمال تشکر را داشته و تهیه و مطالعه ی ارزشمند این کتاب را به همه توصیه می نماید .
پاورقی :
- در مورد مکتب خوزستان به زودی متنی تحت این عنوان به قلم آقای مهران بقایی در همین پایگاه خبری درج خواهد شد .
- به دلیل طولانی بودن مبحث نقد سرکار خانم بیگی نژاد بر کتاب رمان فوران اثر آقای قباد آذر آیین به زودی شاهد ارائه این مبحث از سوی ایشان در همین پایگاه خبری خواهیم بود.
گزارش : مریم مفتوح
با تشکر از مدیریت انجمن قصه و خانم ندا سعادتی نسب
اختصاصی پایگاه خبری صبح ملت