بزرگنمایی:
ده بازی که در برآورده کردن انتظارات به شدت شکست خوردند!
صنعت بازیهای ویدیویی پر از عناوینی است که با انتظارات مخاطبان جور در
نیامدهاند. علل این مشکل میتواند متفاوت باشد. برخی بازیها در نسخههای
قبلی، خوش درخشیدهاند اما در نسخه جدید شکست میخورند. برخی نیز بازیِ به
کلی جدیدی هستند اما در تبلیغات خود زیادهروی (هایپ بسیار!) میکنند.
برخی از بازیها نیز تنها به خاطر موج دیدگاههای هواداران، توقعات ازشان
بالا میرود. یکی از همین بازیهایی که اخیرا با سر به زمین خورد، نسخه
جدید Ghost Recon است که هر سه دلیل بالا برای آن صدق میکرد. از این رو،
سعی کردیم در این مقاله، ده تا از بازیهایی را معرفی کنیم که دچار وضعیت
مشابهی شدهاند و بر خلاف توقعاتی که از آنان میرفت، نتوانستند انتظارات
مردم و منتقدان را برآورده کنند. توجه داشته باشید که این فهرست به ترتیب
خاصی چیده نشده و همچنین تعداد این گونه بازیها بسیار زیاد است که شاید در
آینده به آنان نیز بپردازیم.
No Man’s Sky
به
نظر میرسید این بازی بیشتر مناسب خورههای قصههای علمی تخیلی است.
هواداران، فکر میکردند رویای نهایی آنان به حقیقت پیوسته است. آنها خود
را مسافری فضایی میدیدند که قرار است با نژادهای گوناگون تعامل کنند و با
همدیگر، گوشه و کنار کهکشانی بیانتها را اکتشاف کنند. هواداران بازی فکر
میکردند این هم یکی دیگر از بازیهای پر سر و صدای انحصاری سونی خواهد بود
که سالها گیمپلی را برای مخاطبش رقم خواهد زد. اما همه اینها خیالی خام
بیش نبود. بازی به وسیله یک تیم کوچک و البته جسور ساخته شده بود که
رویاهایشان از توانشان بیشتر بود. در نتیجه، بازی از نظر محتوا واقعا خالی
بود. باگها از سر و کول آن بالا میرفتند و همچنین با اینکه بازی آنلاین
بود بازیکنان میتوانستند با هم هیچگونه تعاملی نداشته باشند. در واقع،
آنها اصلا یکدیگر را نمیدیدند. بازی، اصلا داستان درست و حسابی هم نداشت و
به طور کلی، واکنش مردم و منتقدین به بازی واقعا منفی بود؛ هرچند که
توسعهدهنده بازی، امروزه توانسته با بهروزرسانیهای رایگان و متعدد، بازی
را نجات دهد.
The
Order: 1886
عنوان The Order: 1886 انحصاری پلیاستیشن 4 است و در
اوایل عمر این کنسول به بازار عرضه شد. تبلیغات بازی، نوید یک عنوان
هیجانانگیز را میدادند که قرار است با سیستم سنگر گرفتن و تیراندازیاش
رقیب اصلی سری Gears of War باشد. از سوی دیگر، اتمسفر تاریک و گرافیک و
طراحی ویکتوریایی بازی، یک زمینهسازی منحصر به فرد برای آن بودند. اما در
عمل The Order: 1886 آش دهان سوزی هم نشد. اولا، بازی بسیار کوتاه بود و در
حدود شش ساعت به پایان میرسید. از سوی دیگر، بر خلاف سری Gears که همیشه
بخش چند نفره مفصلی دارد، در این بازی اصلا نمیشد چند نفره بازی کرد.
داستان بازی هم بیشتر مقدمهچینی برای دنیایی بزرگتر بود تا روایتی مخصوص
به خود. در نهایت، بازی به وسیله خود سونی هم به دست فراموشی سپرده شد و
دنبالهای برای آن عرضه نشد.
Star Wars
Battlefront II
این بازی قرار بود ناامیدی طرفداران جنگ ستارگان از
محتوای کم نسخه اول را جبران کند. اما خودش هم زمین گیر شد. بر خلاف نسخه
اول که تمرکز اصلی آن بر حالت چند نفره بود، در این بازی، یک بخش تک نفره
هم به بازی اضافه شد. اما کلا چهار ساعت گیمپلی داشت. داستان بازی هم چیزی
مهمی در دنیای وسیع جنگ ستارگان به حساب نمیآمد و سازندگان برای شخصیت
اصلی بازی، یک زن سیاه پوست را انتخاب کرده بودند که اصلا برای این بازی
توجیهی نداشت. اما از همه بدتر، اضافه شدن پرداختهای درون برنامهای و
جعبههای شانسی متعدد و بیمنطق به بازی بود که موجب تحریم آن از سوی
هواداران شد. جالب اینکه به علت عصبانیت بازیکنان و منتقدین از بازی، حتی
سهام کمپانی EA افت کرد. این بازی شروعی شد برای مبارزه با پرداختهای درون
برنامهای و این جنگ هنوز هم ادامه دارد.
Mass Effect:
Andromeda
سه گانه اصلی Mass Effect، شاید از بهترین بازیهای عمر
خیلی از گیمرها باشد. به خصوص کسانی که به عناوین علمی تخیلی و اکتشاف در
فضا عشق میورزند. اما نسخه Andromeda که آخرین بازی این سری به شمار
میآید آنقدر ایرادات مختلفی داشت که هواداران را بسیار ناراحت کرد و فروش
کم آن موجب شد EA فعلا ادامهای بر آن تولید نکند. حتی بسته مکمل بازی نیز
لغو شد. البته بازی، مستقلا اثر درخور توجهی بود اما در مقایسه با گذشته
این سری، کاملا بیارزش بود. از ایرادات اصلی بازی میتوان اولا به مشکلات
مختلف آن در پویانمایی کاراکترها به خصوص صورت آنان اشاره کرد. این
پویانماییها تا مدتها در اینترنت مورد تمسخر قرار میگرفت. بعدی، داستان
بازی بود که تکلیفش خیلی با نسخههای قبل مشخص نبود و ماجراهایی بیربط را
دنبال میکرد. در نهایت، دنیاهای خالی بازی، بسیار حوصله سر بر بود. در
واقع به هر سیارهای که پا گذارید با سرزمینی پر از خالی مواجه میشوید که
چیز زیادی برای اکتشاف ندارند.
Ryse:
Son of Rome
هر فردی که تریلر معرفی فک انداز بازی در اجلاس E3
مایکروسافت را دیده باشد میداند که چه فکر میکردیم و چه شد! بازی، گرافیک
دیوانه کنندهای داشت. مبارزات بازی هم که با قطع عضو دشمنان و البته دفاع
گروهی همراه بود خیلی جالب به نظر میرسیدند. این بازی به وسیله
توسعهدهنده سری Crysis تولید شده بود و همه انتظار داشتند گرافیک همانی
باشد که در تریلر دیدهاند. اما پس از عرضه بازی، مشخص شد که گرافیک فنی
بازی افت داشته است. از سوی دیگر، روند بازی هم بسیار کوتاه بود و همان مدت
کوتاه هم بسیار تکراری و یکنواخت کار شده بود. در مجموع، بازی Ryse اثر
انحصاریای نبود که برای کنسول جدید Xbox One انتظار میرفت.
Watch Dogs
بازی
Watch Dogs هم از آن آثاری بود که با یک تریلر طوفانی در E3 توقعات
مخاطبان را به سقف رساند. اولین چیزی که در مورد بازی، بسیار به چشم میآمد
گرافیک و فیزیک خارقالعاده آن بود. برخی چیزی که دیده بودند را باور
نمیکردند. البته اکشن بازی که با هک کردن وسایل الکترونیکی همراه بود نیز
واقعا نفسگیر به نظر میرسید. کاراکتر اصلی هم با آن ماسک و کلاهش خیلی
خفن و هالیوودی به نظر میآمد. اما بازی که عرضه شد، وضعیت خیلی خرابتر از
این بود که بتوان از بازی دفاع کرد. اولا کاراکتر اصلی، جذابیتش به همان
لباسش محدود بود و واقعا انگیزه و داستانی مهم نداشت. گرافیک بازی هم که
پایین آورده شده بود و همه چیز بیروح و تخت به نظر میرسید. دست فرمان و
فیزیک خودروها هم واقعا مسخره بود. در مجموع، بازی، ضد حالی اساسی شد. به
نوعی که در نسخههای بعدی بازی، Ubisoft سعی کرده اصلا در مورد این محصول
غلو نکند و آن را خیلی جدی و خفن نشان ندهد.
Resident Evil 6
بعد
از نسخههای چهارم و پنجم این سری که بازیهای واقعا ترسناکی بودند اما
خیلی به سمت اکشن شدن رفته بودند، کپکام در نسخه ششم، دیگر آنقدر شورش را
در آورد که هیچکس انتظارش را نداشت. در واقع قرار بود بازی به ریشههایش
برگردد. از این رو، شخصیتهای نام آشنای این سری در یک محیط زامبی زدهی
شهری و تاریک به سر میبردند. اما بازی، آنقدر اکشن و بزن بکش بود که
تقریبا چیزی از ترس آن باقی نمانده بود. به طوری که شخصیتهای بازی، فنون
هنرهای رزمی مختلف را به روی زامبیها پیاده میکردند. از آن هدفگیری دقیق
قدیمی هم خبری نبود و کشتن دشمنان بازی، واقعا ساده شده بود. بگذریم از
داستان چندپاره آن که باز هم عاقبت شخصیتهای اصلی را به درستی ختم به خیر
نکرد.
Need For Speed
تریلرهای
این بازی را که میدیدی دلت برایش ضعف میرفت. به نظر میرسید قرار است
خاطرات خوش نسخههای Underground زنده شوند. مسابقه در شبهای شهری پر زرق و
برق به همراه کل کل با پلیس و موسیقیهایی هیجانانگیز که واقعا خواسته
طرفداران این سری هم بود. اما بازی که عرضه شد، تازه فهمیدیم با چه مزخرفی
طرف هستیم. داستان با میانپردههای فیلمی روایت میشد اما شخصیتهای آن،
هیچ کدام بازیگران واقعی نیستند و آنقدر غیرحرفهای و ضایع نقش بازی
میکنند که انسان دوست دارد همه میانپردههای بازی را رد کند. به خصوص که
بازی اصلا داستان مهمی ندارد. بلکه یک سری جوانک با قیافههای عجیب و غریب
فقط دنبال هیجان مسابقه هستند. روند بازی و مسیرها نیز خیلی تکراری بودند و
دست فرمان بازی به خصوص در Driftها ایراد داشت. محیط شهر هم مردهتر از آن
بود که بتوان با آن کنار آمد. از همه بدتر، اینکه برای انجام بازی حتی به
شکل تک نفره نیز میبایست همیشه آنلاین بودید در غیر این صورت
نمیتوانستید وارد بازی شوید. این بازی از بدترین نسخههای سری NFS است.
Project Milo
وقتی
برای اولین بار، دوربین حسگر حرکتی Kinect معرفی شد یک دموی فنی از آن به
نمایش در آمد که خانمی با یک پسربچه به نام مایلو در صفحه تلویزیون صحبت و
تعامل میکند. به گونهای که به نظر میرسد سازندهها توانستهاند آزمون
تورینگ را با موفقیت پشت سر بگذارند. به نظر میرسید بازی به کمک دوربین
کینکت میتوان احساسات نشسته بر صورت و حس موجود در کلام را دریابد و به آن
پاسخ مناسب بدهد. گفته شد میتوان به کمک دوربین، چیزی را اسکن کرد و داخل
بازی فرستاد تا شخصیت درون بازی هم آن را لمس کند. طبیعی است که این بازی،
هیچوقت به طور کامل تولید نشد و در عوض، یک بازی کودکانه به بازار عرضه
شد که میشد در آن حیوانات مختلف را به شکل مجازی لمس کرد و با آنان بازی
کرد!
Duke Nukem Forever
این
بازی، پانزده سال در حال ساخت بود. مشخص است که یک جای کار میلنگید. در
نتیجه، تولیدکننده بازی برشکسته شد و نهایی کردن توسعه بازی به شرکت
Gearbox Software رسید. اما پس از عرضه، مشخص شد که بازی یک آشغال به تمام
معنا است که طرفداران قدیمی سری Duke را پانزده سال سر کار گذاشته است.
داستان مسخره، گیمپلی ایراد دار و خستهکننده، باگهای پرتعداد، شوخیهای
لوس و بیمزه، پویانمایی و فیزیک مضحک و غیر واقعی، مبارزات الکی شلوغ و
بیمنطق، صداگذاریهای بد و به طور کلی همه چیز در مورد این بازی بد است.
هر جا آن را دیدید فقط فرار کنید!