بزرگنمایی:
بر اساس قانون اساسی یمن، اسلام دین رسمی و مبنای همه قوانین است. قانون اساسی یمن آزادی مذهبی را تضمین، اما خروج از دین اسلام را منع کرده است.
بیش از 99 درصد مردم یمن مسلمان هستند. اهل سنت یمن اغلب «شافعی» با اقلیتی از مالکی و حنبلی و شیعیان اغلب «زیدی» با اقلیتی از اسماعیلی و دوازده امامی هستند.
از حیث ترکیب جمعیت 45 تا 55 درصد مردم یمن «زیدی»، 30 درصد «شافعی»، 10 درصد «حنبلی»، 6 درصد «شیعه»، نیم درصد مسیحی و یهودی و 3 درصد را دیگر اقلیت های مذهبی تشکیل می دهند.
زیدی ها بیشتر در نواحی کوهستانی شمال یمن سکونت دارند و اهل تسنن اغلب در جنوب این کشور، به ویژه منطقه ساحلی «تهامه» و اسماعیلی ها در مراکز اصلی نظیر صنعا و مأرب زندگی می کنند. شافعی ها دارای روابط و مناسبات بسیار نزدیکی با زیدی ها و شیعیان هستند، اما این طایفه با حنبلی ها دارای اصطکاک هایی می باشند.
جمهوری اسلامی ایران و یمن
تحولات اخیر در خاورمیانه را میتوان محور اصلی تغییر در موازنه قدرت منطقهای دانست. هرگونه انتقال در ساخت قدرت سیاسی کشورهای منطقه، برای کشورهای مختلف پیامدهای راهبردی خواهد داشت. به عبارتی دیگر، جا به جایی قدرت و رهبران سیاسی در خاورمیانه نه تنها منجر به ایجاد خلاء قدرت در سطح منطقهای میشود بلکه میتوان آن را زمینه ساز دگرگونیهای بنیادیتری در حوزۀ امنیت منطقهای دانست. بنابراین تحولات مربوط به بهار خاورمیانه بر معادله قدرت و موازنه منطقهای خاورمیانه تأثیرگذار خواهد بود .
درواقع، پیشرویهای معترضان یمنی به رهبری شیعیان حوثی و جنبش انصارالله، بار دیگر پیروزی «گفتمان مقاومت» را در منطقه اثبات کرد.
تحولات یمن از سه بُعد برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت میباشد:
ایدئولوژیک
استراتژیک و ژئوپولتیک
اقتصادی
عامل اول: ایدئولوژیک
روابط جمهوری اسلامی ایران و یمن در طول 40 سال گذشته همواره تابعی از متغیرهای منطقه ای و بین المللی بوده است. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، دو کشور یمن شمالی و جنوبی در سیاست خارجی ایران تعریف و جایگاه مشخصی نداشتند؛ به ویژه آنکه یمن جنوبی از جمله متحدان اتحاد شوروی بود و این حضور نظامی اتحاد شوروی در دریای سرخ و دریای عمان و تسلط بر تنگه استراتژیک باب المندب را درپی داشت که رفتوآمد کشتیهای نظامی و تجاری غرب در این حوزهها را مختل کرده بود و این بخشی از دغدغههای منطقهای ایران در آن دوره بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد جابهجایی در جهتگیری سیاست خارجی یمن شمالی و جنوبی نسبت به ایران هستیم. یمن شمالی جزو اولین کشورهایی بود که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و سفیر این کشور به دیدار امام خمینی (ره) رفت و یک جلد کلام الله مجید را از طرف علی عبدالله صالح به امام تقدیم کرد.
اما با آغاز جنگ تحمیلی، یمن شمالی به رهبری «علی عبدالله صالح» تحت تأثیر موضع گیری های شورای همکاری خلیج فارس قرار گرفت و از تهاجم رژیم بعث به ایران حمایت کرد.
چرا تحولات یمن برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است؟
نقش یمن در در دوران تحریم ایران
بدون مبالغه باید بگوییم پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یک روح جدیدی به صورت جدّی در زیدیان دمید، چون زیدیان احساس میکردند که ایدئولوژیشان در ایران در حال پیاده شدن است و آنها تصورشان از تشیع همین است، تصورشان مبارزه است. چیزی که در قاموس زیدیه تعریفش سخت است تقیه کردن و منتظر بودن است. یک فرد زیدی آموزش میبیند که همیشه در حال مبارزه با ظلم و جور باشد. حالا دیدند که یکی از فرزندان حضرت زهرا (س)، رهبری جمهوری اسلامی را بر عهده گرفته است و همه شرایطی که آنها میخواهند را دارد به جز اینکه از لحاظ مذهبی یک اختلاف نظر جزئی با هم دارند آن هم این است که امام خمینی (ره) خود را نایب یک امام غایب میدانند، ولی زیدیها میگویند که تواضع نکنید (!) شما همان امام هستید. چون در تفکر زیدیها امامت چیزی بیشتر از این نبوده و نیست.
دکتر عصام العماد یکی از مفتیان سابق وهابیت که به تشیع گرویده است میگوید: «اگر انقلاب اسلامی ایران به وقوع نپیوسته بود، مذهب زیدی در یمن از بین رفته بود …. فقط با وقوع انقلاب اسلامی و انتشار کتابهای شیعه در یمن، زیدیها به مذهب زیدی برگشتند». انقلاب اسلامی نه تنها موجب مراجعت مجدد به زیدیه شد، بلکه موجب گردید تا اصول جهادی موجود در فرهنگ مذهبی آنان پر رنگتر از گذشته نمود یابد و جنبش الحوثی از دل گروههای شیعی این کشور به یکی از مهمترین نیروهای سیاسی- مذهبی یمن تبدیل شود. یکی از افراد تاثیرگذار یمن که تحت تاثیر افکار و شخصیت امام خمینی (ره) قرار گرفت، سید حسین الحوثی بود .
او در بیشتر سخنرانیهای خود، از امام خمینی (ره) و انقلاب نام میبرد و علاقه شدیدی به جریانهای شیعی مانند حزبالله لبنان و سید حسن نصرالله داشت. این عالم دینی قصد داشت با محوریت تشیع و ترویج افکار امام خمینی در زمینههایی همچون مبارزه با آمریکا و اسرائیل، روحیه آگاهی بخشی و بیداری را در جوانان و نوجوانان کشورش برانگیزاند و نهایتاً هم در سال 2004 در جنگ دولت یمن با حوثیها به شهادت رسید .با حمله هوایی عربستان به شبهنظامیان شیعه حوثی، این گمان ایجاد شده که ممکن است ایران هم در طرفداری از شیعیان این کشور دست به اقدامی مشابه بزند. اما آیا اهمیت یمن برای ایران آن اندازه هست که تا بدینجا پیش رود؟
گویا دیگر صبر عربستان به سر آمده؛ هواپیماهای جنگی این کشور چهارشنبهشب (25 مارس/ 5 فروردین) به چند فرودگاه و پایگاه نظامی در یمن که در اختیار نیروهای حوثی است حمله کردند. این عملیات "طوفان کوبنده" نام گرفته است.
این "طوفان کوبنده" از جمله علیه جمهوری اسلامی ایران برپا شده، زیرا جمهوری اسلامی تا کنون آشکارا از شیعیان حوثی یمن طرفداری کرده است.
اما اصلا اهمیت استراتژیک یمن برای ایران چیست؟ کشوری با وسعت یک سوم ایران و جمعیتی 20 میلیونی در جنوب شبهجزیره عربستان که هیچ مرز مشترکی با ایران ندارد چرا برای ایران اینقدر اهمیت پیدا کرده که آشکارا از گروههایی که در آن کشور "شورشی" خوانده میشوند حمایت میکند؟
حدود 40 درصد از جمعیت یمن را شیعیان تشکیل میدهند. آیا این دلیل برای آنچه از دید برخی کشورهای عربی "دخالت" ایران در یمن خوانده میشود کافی است؟
برخی تحلیلگران جهان عرب وجود 40 درصد شیعه در یمن را دلیلی کافی برای مهم شدن این کشور در چشم جمهوری اسلامی میداند؛ آنقدر مهم که بهگفته او در آنجا دست به تشکیل "شاخه یمنی حزبالله" یعنی "انصارالله" بزند.
هم ایدئولوژی، هم استراتژی
این کارشناسان معتقدن که حمایت جمهوری اسلامی از شیعیان یمن را در راستای تئوری "صدور انقلاب" که توسط بنیانگذار جمهوری اسلامی، آیتالله خمینی مطرح شد، میداند؛ همان اتفاقی که در لبنان، عراق و بحرین هم روی داده است.