بزرگنمایی:
همواره سازمانهاو مؤسسات برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود و افزایش سطح دانش استراتژیک کارکنان خود از نوآوریها، فلسفهها، راهبردها و دستاوردهای علمی و پژوهشی بهره بردهاند. یکی از این مفاهیم و نوآوریها که امروزه که بسیار مورد توجه قرار گرفته و ازآن در محافل علمی نام برده میشود مفهوم مدیریت دانش و یا مدیریت سامانههای دانشی برای ارتقای سطح انگیزش و رضایت کارکنان است. بدین ترتیب سازمانها و مؤسسات دانش جدید را از منابع و مبادی مختلف کسب نموده و از آن بهعنوان ابزاری کارآمد در حوزه انگیزش کارکنان بهکارمیگیرند. از سوی دیگر دانش سازمانی امروزه به مثابه منبع و مزیت رقابتی پایدار نگریسته میشود (دروکر ، 2001؛ هاریس ، 2001). ازاینرو خلق، توسعه و انتشاردانش و نهادینهسازی آن در سازمانها موضوع پیچیدهای است که توجه زیادی در ادبیات مدیریتی را به خود معطوف داشته است (چو و بنتس ، 2002؛ دارنپور و دلونگ ، 1998). تا جایی که برخی مدیریت دانش را فرایند ارزشمندی برای مدیریت دانش فردی و سازمانی و ارتقا سطح انگیزش و عملکرد سازمانی میدانند (گوپتا و گورینداراجان ، 2000). در واقع مدیریت دانش، مدیریت نظاممند و سریع مربوط به دانش، شیوهها، برنامهها و سیاستهای درونی سازمان است) کارکولیان و همکاران ، 2008). تا جاییکه مدیریت نمودن جریان دانش و اطلاعات به طور فزایندهای نقش مهم و برجستهای در حصول مزیت رقابتی پایدار دارد (لویبیک و همکاران ، 2016). در ادبیات مدیریت دانش سه واژه: تسهیم دانش، انتقال دانش و جریان دانش اغلب به جای یکدیگر برای توصیف انتقال اطلاعات و دانش بین افراد و در درون سازمان مورد استفاده قرار میگیرند (مولیگان ، 2001). اما میتوان تسهیم دانش را فعالیتهای انتشار دانش از یک فرد یا گروه به یک فرد یا سازمان دیگری دانست. به اجرا درآوردن اشـتراک دانش در سـازمانها امرى دشـوار اسـت ونیاز به پشـتیبانى دارد. دانـش صریـح به دلیـل آنکـه غیرشـخصى اسـت، انتقـال آن آسـانتر و داراى ارزش کمتـرى نسـبت بـه دانـش ضمنـى اسـت، زیرا براى کسـب دانـش ضمنى بـه تعامـلات پیچیدهترى نیاز هسـت (ریچاو و وایسببرگ ، 2010). افـزون بـر ایـن، توانایى سـازمان براى مدیریت دانش، متناسـب با تمایـل کارکنـان براى اشـتراکگذارى دانش با ارزش خود اسـت. افراد مختلف، دو نوع احسـاس مثـل حـس مثبـت همدلى و حـس منفى ماننـد خشـم وناامیدى نسـبت به اشتراک گذاشـتن دانـش خـود بـا دیگـران دارنـد. بنابرایـن، ارتبـاط بین احساسـات واشـتراک دانـش بسـیار پراهمیت اسـت (ون دون هوف و همکاران ، 2004). این دانش میتواند ضمنی یا آشکار باشد. اشـتراک دانش فرایندى اسـت که افـراد، دانـش (نهـان وآشـکار) خـود را بـا یکدیگـرمبادلـه مىکننـد وموجـب خلـق دانـش جدیـد مىگردنـد. بنابرایـن، ایجـاد نگـرش از عوامـل مهم بـروز رفتارتسـهیم دانش اسـت. سه عامل بر نیات تسهیم دانش اثرگذار است:
1-نگرش به رفتارتسهیمی؛
2-هنجارهای اجتماعی مرتبط با این رفتارتسهیمی؛
3-باورها در مورد کنترل بر رفتار تسهیمی (ژانگ و جیانگ ، 2015).
- چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۵:۱۹
- منبع: صبح ملت نیوز