بزرگنمایی:
اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بی اثر کردن آنها و در شرایط آرمانی تلاش برای تبدیل این فشارها به فرصت است. اقتصاد مقاومتی در راستای کاهش وابستگی ها و تأکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش بر خوداتکایی است .نیز برخی آورده اند که اقتصاد مقاومتی طراحی و مدل سازی وِیژه ای از شرایط و ساز و کارهای اقتصادی است که مبتنی بر آن فضای اقتصادی کشور بر اساس فرض وجود حداکثر تحریم ها و فشارها به صورت فعال و نه منفعل، طراحی می شود. درواقع اقتصاد مقاومتی بنیانی نظری و علمی برای مدل سازی گونه ویژه ای از اقتصاد است که فعالانه خود را برای مواجهه با تحریم ها، بیش از پیش آماده ساخته است. از دیدگاه مقام معظم رهبری، «اقتصاد مقاومتى»، یک شعار نیست؛ یک واقعیت است. کشور دارد پیشرفت میکند. بایستی«افق-هاى بسیار بلند و نویدبخشى» را در مقابل خود دید. انتظار می رود در لابهلاى این مشکلات، در وسط این خارها، گامهاى استوار و همت ها و تصمیم هایى هم گرفته شود، بناست از وسط این خارها عبور کند و خودش را به آن نقطهى مورد نظر برساند؛ وضع کشور الان اینجورى است. توجه به تولیدات داخلی، استفاده از نیروی کار و سرمایه ی داخلی، اتکا بر اقتصاد «دانایی محور»، توجه خاص به تولید کالا های اساسی و محصولات زیر بنایی، مهم ترین مؤلفه های اقتصاد مقاومتی اند. در اقتصاد مقاومتی، جهت گیری سیاست های تجاری به کشور های همسایه معطوف است؛ به فعالیت های اقتصادی همچون جهاد می نگریم؛ اصلاح الگوی مصرف و حرکت به سوی مصرف بهینه مد نظر است و توجه زیادی به تحقیقات کاربردی می شود. توجه به تولیدات داخلی، استفاده از نیروی کار و سرمایه ی داخلی، اتکا بر اقتصاد «دانایی محور»، توجه خاص به تولید کالاهای اساسی و محصولات زیر بنایی، مهم ترین مؤلفه های اقتصاد مقاومتی اند. وقتی صحبت از تغییر الگوی مصرف و حرکت به سمت مصرف بهینه یا حمایت از سرمایه و کارگر داخلی به میان می آید، ناخودآگاه بحث جایگاه و نقش دولت در اقتصاد و میزان دخالت های آن به ذهن خطور می کند. در سیستم اقتصادی موسوم به «اقتصاد مقاومتی»، برای دست یابی به اهدافی که برشمردید، دولت چه جایگاهی دارد و تا چه حد می تواند در اقتصاد دخالت کند؟ در اقتصاد مقاومتی، کارها باید عمدتاً به مردم واگذار شود. نقش اساسی و محوری در انجام فعالیت های اقتصادی را باید به مردم داد. بایستی تلاش کنیم که دولت در این میان، نقش مکمل و نه نقش جایگزین را بازی کند. در واقع در اقتصاد مقاومتی، اصالت را دقیقاً تنها باید به بخش خصوصی بدهیم و دولت باید صرفاً نقش مکمل را ایفا کند. دولت باید فقط در جایی به اقتصاد و فعالیت های اقتصادی ورود کند که ضرورتی برای این کار باشد و در جایی که چنین ضرورتی نیست، دلیلی هم نداریم که دولت پا به میدان اقتصاد بگذارد. از جانب دیگر اگر بخواهیم به مسئله اقتصاد مقاومتی و گستره ی آن نگاه کنیم خواهیم دانست که برای قدرت مند کردن کشور در بخش اقتصاد و البته نظم مالیاتی، کسب درآمدهای عمومی مستلزم بزرگ کردن بخش غیر نفتی اقتصاد و کاهش فعالیتهای بخش دولتی و شبه دولتی است. مالیات یک پایه ای دارد و پایه مالیاتی کل، GDP یک کشور محسوب می شود که نوعی پایه مالیاتی عمومی است. بنابراین اگر GDP اقتصاد یک کشور و به طور مشخص، GDP بخش غیر نفتی آن، بزرگ شود، پایه مالیاتی مستقل از درآمدهای نفتی نیز به مرور بزرگ شده و منجر به افزایش اتکای اقتصاد به درآمدهای مالیاتی خواهد شد. نقش دولت در اقتصاد بایدکوچک شود و فعالیتهای اقتصادی بخش غیر دولتی گسترش پیدا کند، چرا که اصولا اخذ مالیات از بخشهای خصوصی به مراتب آسانتر و امکان پذیرتر است. وقتی فعالیتهای اقتصادی بیشتر در اختیار نهاد ها و سازمانهایی باشد که به نوعی یا دولتی اند یا شبه دولتی، طبیعتا انتظار می رود که انواع و اقسام فشارها بر سازمان امور مالیاتی برای اخذ مالیات از آنها وارد شود. محورهای این مقاله بدین شرحند: پیشینه اقتصاد مقاومتی در ایران، اقتصاد مقاومتی، ویژگی و ملزومات آن، سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی،ارکان و الزامات اقتصاد مقاومتی، روند اقتصاد مقاومتی در ایران، اقتصاد مقاومتی و جایگاه مالیات، موانع وچالشهای پیش روی اقتصاد مقاومتی در زمینه مالیات.
- چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۴:۵۴
- منبع: صبح ملت نیوز