ازدواج فامیلی و ارتباطش با بیماری های ژنتیکی‌
آیدین !! و قوانین خدا
شنبه 15 مرداد 1401 - 22:45:54
پایگاه خبری صبح ملت
آیدین !! و قوانین خدا

دکتر سید محمد علوی 

 نگران است...می گوید سه بار زنگ زدم جواب ندادید...از دوست مشترکی گرفتم...آقای دکتر مجبور شدم پیامک بدم...میدانم سخت گرفتار کرونایی....صدای مرتعشی دارد...
می گویم در خدمتم...
از آیدین می گوید...کودک 10 ساله اش...بعلت تب واختلال سطح هوشیاری دربیمارستان خصوصی بستری شده است...
پزشک معالجش گفته فلانی یعنی شما باید ویزیتش کنی...
میدگویم من حدود 10 سالست مطبم را تعطیل کرده ام...تمام وقت جغرافیایی...تمام وقت درخدمت بهداشتم... 
خواهش می کند...
می گویم نمی توانم در بخش خصوصی پا بگذارم...
اصرار می کند....
 تسلیم می شوم به یک شرط...
"بعنوان ملاقات کننده میام وبعد با پزشک معالجش توصیه هایی می کنم..."
هتاکان در فضای مجازی نزده می رقصند وای به روزی که بهانه بدستشان بیفتد....

آیدین...کودک معصوم...ازتب می سوزد...علائم سپسیس دارد...عفونت، سیستم گردش خون را درگیر کرده...فاقد طحال شده اصطلاحا آاسپلنیک شده.... بیماری سیکل سل.  طحال را از کار انداخته....

دستم را می گیرد...
می گوید :
عموجان!!! خدا منو دوست نداره؟....چرا من باید سیکل سلی باشم....مگه من چه کرده ام؟

 مات وگیج مانده ام...چه بگویم؟کاش چند واحد روانشناسی بیشتر...کاش چند واحد علم الاجتماع  مهارتی....کاش چند واحد درسی عاطفه واحساس وهمدلی خوانده بودم....
گیج شده ام ..غافلگیرم چه بگویم...

آیدین جان...نه توتقصیری نداری...خدا هم تورا خیلی دوست داره...سیکل سل تو ربطی به دوست داشتن یا نداشتن خدا نداره...خدا مهربانه...هم رحمان وهم رحیمه...قانون طبیعت است...سیکل سل یه بیماری ژنتیکی است...ازدواج فامیلی...جهش ژنتیکی...پیشرفت علم...ژن درمانی...باید قوانین خدارا دانست وبه آنها احترام بگذاریم...تازه سیکل سل یه خوبی هایی هم داره...ضد سرطان عمل می‌کنه...نمیگذاره بیماری کشنده مالاریا بگیری...

اما در دلم غوغایی است...
آیدین کوچولو چه دردهایی می کشه...وقتی حمله درد بهش دست میده چه می کشه...دردکشنده ی سینه... درد وکرامپ های وحشتناک پاها ودست...
چه مخاطراتی سر راه وادامه حیاتش است...
اما اینها را دیگر به او نمی گویم...
 به پدرش نیز نمی توانم بگویم جز امیدواری وامید...
براستی ما پزشکان چه نقشی بازی می کنیم...نمی توانیم گاهی حقیقت رابه بیماران بگوییم...ازطرف دیگر برای حفظ سلامتی وپیشگیری باید یه چیزهایی بگوییم...

باخود میگویم باشد برای وقتی دیگر...

از پرستار بخش تلفن پزشک معالجش را می‌گیرم...آقای دکتر....از دانشجویان سابق خودم است... درمان‌های خوبی را شروع کرده اما بعضی نکات را باید بهش بگویم....

امشب از فکر ایدین خوابم نبرد...آیدین های زیادی دیده ام..اما چهره آسمانی آیدین ...قیافه معصوم...وسئوالهای بی جوابش... پاسخ هایی که خودم را هم قانع نکرد...

راستی چرا تاوان ازدواج پسر عمو ودختر عمو را کودک معصوم باید بدهد.../انتهای پیام 

16مرداد401
*تصویر تزیینی است.

http://dezfoolnews.ir/fa/News/99258/آیدین-و-قوانین-خدا
بستن   چاپ