تحلیلی؛
رقص دو نفره بایدن و پوتین
جمعه 29 بهمن 1400 - 10:49:41
دنیای اقتصاد

رقص دو نفره بایدن و پوتین
   

درحالی‌که بن‌‌بست بین آمریکا و روسیه بر سر اوکراین ادامه دارد، مسکو و واشنگتن در حال انجام یک بازی پر خطر و پیچیده‌تر از سیگنال دادن هستند تا بدون شلیک گلوله ای تحقق اهداف خود را تضمین کنند.
 
به نوشته روزنامه نیویورک‌‌تایمز، دیپلماسی سنتی تنها یکی از اجزای این رقص دو نفره بایدن و پوتین است. تحرکات نیروها، هشدارها و قوانین تحریمی، بسته شدن سفارتخانه‌ها، اجلاس سران رهبران و افشای داده‌های اطلاعاتی همگی تا حدی با هدف اثبات تمایل هر کشور برای انجام برخی تهدیدها یا پذیرش خطرات خاص هستند. این یک نوع مذاکره پر مخاطره است و این تهدیدها به اندازه گفت‌وگوها و مذاکرات کارآیی دارند. روسیه با انتقال هزاران نیرو از شرق دور خود به مرز اوکراین امیدوار است واشنگتن و کی‌‌یف را متقاعد کند که حاضر به تحمل یک جنگ بزرگ برای تامین خواسته‌های خود است. بنابراین این کشورها بهتر است خواسته‌های روسیه را به‌صورت مسالمت‌آمیز برآورده کنند. دولت بایدن هم با بیان اینکه ممکن است تهاجم روسیه قریب‌‌الوقوع باشد، حتی بستن سفارت خود در کی‌‌یف و وعده تلافی‌‌جویانه اقتصادی نشان می‌دهد که مسکو نمی‌تواند انتظار امتیازات زیادی از آمریکا داشته باشد و تشدید تنش‌‌ها بیشتر خواسته‌های روسیه را کم‌‌ارزش می‌کند. تاکنون انبوهی از چنین حرکاتی وجود داشته است. روسیه تمرینات دریایی خود را دریای سیاه برگزار کرد که به این معنی است که می‌‌تواند آب‌های تجاری را ببندد. در مقابل بایدن هم بیانیه‌های مشترکی با رهبران اروپایی صادر و اعلام کرد که آنها از تهدیدهای تحریمی آمریکا که به اروپا نیز آسیب می‌‌زند، چشم‌پوشی نمی‌‌کنند. اما هر چه هر دو طرف بیشتر تلاش کنند تا تهدیدات خود را معتبر جلوه دهند، مثلا با جابه‌جایی نیروها، خطر اشتباه محاسباتی که می‌‌تواند از کنترل خارج شود، بیشتر می‌شود. هریک از طرفین همچنین ابهاماتی درباره آنچه که می‌‌خواهند و نمی‌‌خواهند دارند؛ به این امید که دشمن خود را مجبور کنند برای همه احتمالات آماده شود و انرژی‌اش را کمرنگ کنند.

کاخ سفید گفته است که ولادیمیر پوتین، رئیس‌‌جمهوری روسیه می‌‌تواند این هفته تصمیم بگیرد که آیا حمله کند یا خیر و به اروپایی‌‌ها محتاطانه نشان داده است که حمله روسیه قریب‌‌الوقوع است. در ادامه این بازی ابهام‌‌آفرین هم روز سه‌‌شنبه، مسکو برای بازآفرینی سردرگمی‌‌ها اقدام تازه‌‌ای کرد و تعداد انگشت‌‌شماری از نیروهایش در مانور را به پایگاه‌های اصلی‌‌شان بازگرداند و درحالی‌که همچنان تمرینات نظامی خود را در مرزهای اوکراین ادامه می‌‌دهد، پوتین کی‌‌یف را به نسل‌‌کشی علیه اقلیت روس متهم کرد. مسکو با تظاهر همزمان به کاهش تنش و تهاجم در روز سه‌‌شنبه، بر غرب فشار می‌‌آورد تا برای هر دو سناریو آماده شود. کرن یاری‌میلو، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا که درباره نحوه سیگنال‌‌دهی و مانور کشورها در میان بحران‌‌ها مطالعه می‌‌کند، گفت: «این پویایی بسیار ناپایدار است.» او افزود: «طیفی از عوامل خاص در این بحران با در نظر گرفتن فرهنگ‌‌های سیاسی متفاوت، مخاطبان متعدد و عدم اطمینان فزاینده، بررسی‌‌ها را درباره این سیگنال‌‌دهی بسیار بسیار دشوار می‌کند.» نتیجه، یک ناهنجاری دیپلماتیک است که به سختی می‌توان آن را یک جنگ تلقی کرد؛ اما خطرات آن به همان اندازه بالا است.

بازی متقاعد‌سازی
مسکو و واشنگتن با مواضع خود در حال مبارزه برای حل دو سوال مهم درباره یک درگیری احتمالی هستند که هر کدام مطابق با منفعت خودشان است. آیا تهاجم روسیه به اوکراین پاداشی برای این کشور دربردارد؟ و آیا غرب همچون روسیه از درد ناشی از تحریم‌‌های پیشنهادی بایدن رنج خواهد برد؟ اگر مسکو بتواند واشنگتن را متقاعد کند که پاسخ هر دو «بله» است، در آن صورت بایدن و متحدانش، در تئوری مجبور خواهند شد به این نتیجه برسند که بهتر است هر امتیازی را که روسیه را از آغاز جنگ باز می‌‌دارد، ارائه دهند. اما اگر واشنگتن بتواند مسکو را متقاعد کند که هر دو پاسخ «نه» است، آن‌‌وقت پوتین تمام انگیزه‌هاش را برای تهاجم از دست می‌‌دهد تا از لبه پرتگاه عقب بنشیند. اینکه پوتین چه چیزی را تهاجم موفقیت‌آمیز به اوکراین می‌‌داند، مبهم است و حرکاتی مانند سفر اخیر او به چین یا عزمش درباره عبور از تحریم‌‌ها نشان می‌‌دهد که او آماده است و می‌‌تواند هزینه‌های قابل پیش‌‌بینی را تحمل کند. البته اگر جنگ واقعا این‌قدر سودمند بود، می‌‌توانست از قبل شروع شده باشد، این یکی از نشانه‌هایی است که پوتین ممکن است تا حدی بلوف زده باشد، اگرچه حدودش را نمی‌‌توان تعیین کرد. بایدن به نوبه خود سلاح به اوکراین فرستاده است و این پیام را برای روسیه دردناک‌تر می‌‌کند و تحریم‌‌های تلافی‌‌جویانه درد مسکو را دوچندان می‌‌کند. رئیس‌‌جمهوری روسیه تلویحا اتحاد غرب را بر سر تحریم‌‌ها دیده که ممکن است به اندازه صحبت‌های جنگی خود پوتین یک بلوف باشد. همزمان دولت بایدن برنامه‌های روسیه برای فراهم کردن یک فیلم به‌‌منظور حمله به اوکراین را فاش کرده است و آمریکا با این اقدام نشان داد که هر گونه ترفندی به سرعت آشکار می‌‌شود تاجذابیت آن را از میان ببرد. اما تهدیدها و بلوف‌‌ها زمانی بهترین نتیجه را در پی خواهند داشت که با عمل پشتیبانی شوند و این تنها به افزایش خطر وقوع جنگی منجر می‌‌شود که هیچ‌‌یک از طرفین واقعا نمی‌‌خواهند. این تلاش‌‌ها به‌دلیل نیاز هر طرف به متقاعد کردن چندین مخاطب درباره چیزهای متناقض فرموله می‌‌شود. بایدن باید پوتین را متقاعد کند که تحریم‌‌های غرب خودکار و شدید خواهد بود و در عین حال اروپایی‌‌ها را متقاعد کند که هزینه بیشتری به آنها تحمیل نخواهد شد و تحریم‌‌ها به آنها ضربه سختی نمی‌‌زند یا بدون رضایت آنها اجرا نمی‌‌شود. به همین ترتیب، پوتین به دنبال این است که خود را در برابر رهبران غربی آماده برای جنگ نشان دهد؛ درحالی‌که شهروندان روسیِ جنگ‌گریز را با ادعاهای نادرست تجاوز آمریکا و اوکراین متقاعد کند که به سمت جنگ کشیده می‌‌شود.

کریستوفر بورت، یک مقام سابق اطلاعاتی ایالات متحده، در مقاله‌ای برای بنیاد کارنگی برای صلح بین‌‌المللی هشدار داد: «رهبران غربی اغلب در تلاش هستند تا مشخص کنند که پوتین چه اظهاراتی را جدی می‌‌گیرد و چه اظهاراتی را به‌عنوان توهین برای مصرف داخلی نادیده می‌‌گیرد.» بورت اضافه کرد «سیل دروغینی» که کرملین بر سر اوکراین هوار می‌‌کند، خطر متقاعد کردن رهبران غربی را به همراه دارد که می‌‌توان اقدامات دیپلماتیک مسکو را به‌عنوان پوششی برای تهاجمی دید که از پیش تصمیم گرفته است.

گمشده در ترجمه
الکساندر گابویف، یکی از همکاران ارشد مرکز کارنگی مسکو می‌‌گوید: «سیستم شما بسیار بازتر از سیستم ما است. این باعث ایجاد سوء‌‌تفاهم‌‌های زیادی می‌‌شود.» گابویف ادامه می‌‌دهد: «ازآنجاکه تصمیم‌‌گیری در کرملین تحت سلطه تعداد انگشت‌شماری از مقامات اطلاعاتی و نظامی است، این تمایل وجود دارد که تصور شود واشنگتن نیز به همین روش عمل می‌‌کند.» در مسکو به اظهارات غیراخلاقی افسران ارتش آمریکا اهمیت ویژه‌‌ای داده می‌‌شود؛ درحالی‌که قانون‌‌گذارانی که بیشتر سیاست‌‌های واشنگتن را هدایت می‌‌کنند، نادیده گرفته می‌‌شوند. گابویف می‌‌افزاید: «چنین سوء‌تفاهم‌‌های فرهنگی در سال‌های اخیر بسیار بدتر شده است؛ زیرا واشنگتن و مسکو دیپلمات‌‌های یکدیگر را اخراج کرده و به بسیاری از مبادلات غیررسمی پایان داده‌‌اند و مانع از دیده شدن خود در سیاست یکدیگر شده‌‌اند.» گابویف می‌‌گوید: این همیشه خطرناک نیست. بسیاری در مسکو، فکر می‌‌کنند که بایدن مانند پوتین عمل می‌‌کند و بر این باورند که واشنگتن ظاهرا درگیری را به قصد اعلام یک پیروزی دروغین آمریکا پدید آورده است و پوتین هم صرفا نیروهایش را با درایت، به‌‌شکل دفاعی مستقر کرده است و در عمل دست به حمله‌‌ای نخواهد زد.»این سوء‌‌تفاهم به‌طور قابل توجهی گزینه عقب‌‌نشینی پوتین را آسان می‌‌کند و بسیاری در روسیه، غرب را به‌عنوان متجاوز می‌‌دانند و بنابراین پیروزی پوتین این است: درحالی‌که تسلیم نشده است، از یک درگیری جلوگیری به‌‌عمل آورده است.

با این حال، هر چه واشنگتن و مسکو کمتر یکدیگر را درک کنند، رمزگشایی سیگنال‌‌های یکدیگر و پیش‌‌بینی واکنش‌‌های یکدیگر برای آنها سخت‌‌تر خواهد بود. آدام ای کیسی و سوا گونیتسکی، محققان خبره در حوزه روسیه در فارن‌افرز نوشتند: «دایره اعتماد رئیس‌‌جمهور روسیه در طول زمان تثبیت شده است و او را از اطلاعاتی که با باورهای قبلی‌‌اش همخوانی ندارد، محافظت می‌‌کند.» آنها نوشتند: همان‌طور که حلقه درونی پوتین کوچک‌تر شده است، این حلقه تحت تسلط افراد «بله قربان‌گویانی» است که به او آنچه را دوست دارد بشنود، می‌‌گویند؛ یعنی رهبران سرویس امنیتی این کشور تمایل دارند نسبت به غرب جنگ‌‌طلب و بی‌‌اعتماد باشند. تحقیقات نشان می‌‌دهد رهبران قدرتمندی مانند او، با همین رویکرد، به شروع جنگ‌‌هایی رضایت داده‌‌اندکه شکستشان احتمالا در ادامه قطعی است. بنابراین آنچه واشنگتن به‌عنوان سیاست تا مرز جنگ رفتن یا بلوف‌‌زنی روسیه در نظر می‌‌گیرد، به‌عنوان مثال بی‌‌اثر بودن تهدیدات تحریمی یا تلویحا از اینکه برخی از اوکراینی‌‌ها از آزادی‌‌خواهان روسی استقبال می‌‌کنند، ممکن است منعکس‌‌کننده اعتقاد صادقانه آنها به ناکارآمدی سیاسی باشد. ادی فیشمن، یکی از مقامات ارشد سیاست تحریمی در دولت اوباما می‌‌گوید: «سیل اطلاعات به پوتین در بهترین حالت متلاطم است و تحریم‌‌ها موضوع بسیار فنی است که حتی در واشنگتن به خوبی درک نمی‌‌شود.»

تاکنون هر دو طرف از هرگونه برداشت نادرست آشکار از یکدیگر اجتناب کرده‌‌اند. این ممکن است تا حدی ناشی از طول مدت بحران باشد که به هر پایتخت اجازه داده است که مکررا اهداف و توانایی‌های خود را به عموم و رسانه‌ها مخابره کند؛ اما همین عامل یعنی افزایش زمان، به هر یک از طرفین فرصت‌‌های بیشتری برای اشتباه می‌‌دهد. دکتر یارحی میلو، محقق روابط بین‌‌الملل می‌‌گوید: «هر روز که ما آن را حل نمی‌‌کنیم، درصد احتمال یک اشتباه (مرگبار) را افزایش می‌‌دهیم.»

http://dezfoolnews.ir/fa/News/91767/رقص-دو-نفره-بایدن-و-پوتین
بستن   چاپ