یادادشت محمد رشیدپور درباره برده داری نوین به سبک امریکایی_اروپایی
یادادشت محمد رشیدپور درباره برده داری نوین به سبک امریکایی_اروپایی
يکشنبه 14 شهريور 1400 - 20:22:00
می خواهم نگاهی بیندازم به سیر تکامل جریان برده داری سخت افزاری از دزدیدن سیاهپوستان افریقایی و فروش آنها در امریکا و اروپا تا برده داری نرم افزاری یا برده داری نوین.
شاید مرا متهم کنید که دیوانه و یا خیالبافم و در حال پیوند زدن دانه های سیاهی به هم و ساخت زنجیر تباهی هستم.

اما چنین نیست همراه من بیایید و خودتان قضاوت کنید. می خواهیم همراه با صفحات تاریخ به ابتدای برده داری سفر کنیم، زمانی که زیرکان یا سلطه گران با استفاده از دانش نظامی برای افزایش درآمد خویش دنبال استفاده از انسانهایی بودند که زیر نظرشان زیاد کار کنند، کم بخورند و دستمزدی دریافت نکنند‌.

در دنیای برده داری سخت اربابان نیز زندگی سختی داشتند، همانگونه که رعایایشان نیز    زندگی  نبکت باری داشتند  ، تغییرات جهان و آگاهی مردم از حقوق خویش باعث شد که برده داری سخت جای خود را به برده داری نرم یا برده داری نوین دهد.

در برده داری سخت هم رعایا دچار مشکل بودند، هم کد خداها، هم صاحب منصبان. اینک جهان به جایگاهی رسیده بود  که اربابان می توانند برده داری را با زبان نرم تحت یک لباس نو در تن انسانها قرار دهند به این نوع جدید برده داری قانون کار می گویند.
در این قانون شخصی با رضایت نسبی پیمانی را می پذیرد که از آن رضایت کامل ندارد، اما نتیجه بخش است. دیگر رعایا و اربابان با هم نمی ستیزند بلکه پیمانی شامل جملات و بندها بصورت قانون سیاه و به نام قانون کار بین آنها برقرار است.
این قانون دنیای،  اینک ما را ساخته است. در دنیای تکنولوژی امپراتوریها یا کشورهای قدرتمتد تصمیم می گیرند بصورت نرم  و بدون خونریزی ، معادن و منابع مالی ، انسانی کشورها را با هم تقسیم کنند.

جنگهایی که سرتاسر جهان اتفاق افتاده و به دنبال آن سیل پناهندگان و فشاری که بر انسانها برای مهاجرت از سرزمین مادری خود به سرزمینی جدید وارد می شود چیزی جز برداره داری نوین نیست.
گونه ای برده داری که انسان خودش تقاضا می کند زندگی خود را تغییر دهد و قانون برده داری نوین را بپذیرد.

مثال عینی و فیزیکی صحبتهای من کشور افغانستان، عراق، یمن، ایران، سوریه ،هند و حتی عربستان و قطر و به قول رایس خاورمیانه جدید است . اربابان گذشته و دولتمردان جدید با توجه به نیاز خود با هم تاخت و تاز می کنند و در این جدال همواره منابع کشورهای جهان سوم را میان خود تقسیم می کنند.(نگاهی ساده به جنگ های جهانی اول و دوم ،و... )

در این تقسیم غنایم دولتمردان غربی منابع انسانی را انتخاب کرده اند آنچه من آنرا بردا داری نوین می نامم. که در آن یک انسان با دست خویش خود را به انسانی دیگر می سپارد به امید آینده ای بهتر اما در واقع پوشالی ،مثل درختی که از ریشه جدا شده و امکان پیوند خوردن ندارد هرچند که در مکانی دارای آرامش و امکانات به زندگی خود ادامه دهد.

در توافق پشت پرده منابع افغانستان دو پاره شد، منابع انسانی آن به کشورهای غربی و امریکا  رانده شد و منابع سخت افزاری آن مثل معادن و نفوذ سیاسی بین پنج کشور دیگر چین، روسیه، ترکیه، پاکستان و کشور پنجمی که نمی توانم به آن اشاره کنم به عنوان پازل پنجم تقسیم شد.

برای برده داری نوین ابتدا باید بر ذهن انسانها تاثیر گذاشت تا تحت تاثیر کشورهای ارباب قرار گیرند، من در مقاله قبلی خود به قدرت رسانه ها و جادوی کلمات پرداخته ام، سلاح نرم برده داری نوین. چیزی که به کمک اربابان جدید آمده است تا انسان مترقی را به انسانی حاشیه نشین تبدیل کند. اگر به وقایع دو جنگ جهانی و همچنین به فروپاشی اتحاد جماهیر شوری نگاه دقیق تری بیندازیم  تقسیم اراضی و تقسیم منابع چیزی نیست جز برده داری نوین.

در جنگ جهانی دوم ایران از شمال توسط روسیه و از جنوب توسط انگلیس اشغال می شود و به همین صورت منابع کشور میان دو کشور متجاوز تقسیم می شود. در اشغال آلمان معادن به روسیه رسید و دانشمندان آلمانی به امریکا منتقل شدند. در برده داری نوین تصویری از انسانهای موفق و شاد توسط سینما به کشورهای جهان سوم نشان داده می شود. در برده داری نوین انسان مترقی خوشحال است، اربابان برده دار هم خوشحال. 

برگردیم به افغانستان، بیش از 128 هزار سرمایه انسانی پناهنده. قیمت یک انسان مترقی در این زمان چقدر است؟ چقدر نیروی کار ارزش آفرین است، که هر کشور اروپایی بیش از 20 هزار نفر از این پناهندگان را پذیرفته است. چند درصد از این 128 هزار نفر نخبه هستند. نخبه در صنعت، نخبه در هنر، نخبه در علم. بگوییم عده ی بسیار قلیلی، پس حجم  قابل توجهی از این پناهندگان نیروی کار ارزان قیمت هستند که ناچارند به قوانین کشور مقصد تن دهند. اگر به این وضعیت برده داری گفته نمی شود، پس نام آن چیست؟ 

چگونه می شود پذیرفت که امریکا و کشورهای غربی بدون برنامه ریزی قبلی 128 هزار انسان را در کمتر یک هفته از افغانستان خارج و در کشور خود اسکان دهند. اگر این همکاری در جهت استعمار نوین انسانها نیست، هزینه سرسام آور انتقال، اسکان و خورد و خوراک این همه انسان چه دستاوردی برای امریکا و اروپا در خود دارد، که به راحتی آنرا پذیرفته اند.


محمد رشیدپور  -نویسنده 
ویراستار - علیرضا رشنو 

http://dezfoolnews.ir/fa/News/75705/یادادشت-محمد-رشیدپور-درباره-برده-داری-نوین-به-سبک-امریکایی_اروپایی
بستن   چاپ