درپی اتش سوزی های روزانه‌در پارک های ملی کرخه ودز
مرثیه ای برای نابودی اسفبار جنگل های باارزش دز در سکوت و بی تعهدی
دوشنبه 24 خرداد 1400 - 23:25:35
پایگاه خبری صبح ملت
 
  یادداشت /

‌‌‌  عراقی /دزفول 
              
شهر من، من به تو می اندیشم.
به مردمانت... به هوایت و به جنگلت.

و اما جنگلت؟؟!
آواز پرندگان؟ رقص درختان در باد؟ سرسبزی بستر؟ بوی نمناک خاک؟تنفسی از ته دل و آرامشی بی مثال؟!

 در یک کلام بهشتی بر روی زمین،

 این ها را همه جنگل دارد، ودیعه ای از خداوند و میراثی از گذشتگان.

جنگل با شاخه هایی به مثال بال فرشتگان و تجلی قدرت پروردگار، 

 جنگلی که نماد حیات است و سر چشمه رزق بشری.
این جنگل از آنِ من است و تو و برای فرزندان و آیندگان ماست. 
اینک حالِ جنگل آشفته است دلش سوخته از جهلِ آتش زدنِ کاه وکُلِش و...و بی خیالی و نبود ستادهای بحران؟!!!

 من جنگلم، ولی مرا نمی خواهند، آن سنگدلانی که صدای آسمانی پرندگان بر روی شاخه هایمان آزارشان می دهد، 
و اینگونه  آتش کینه ی قلب سیاه شان را بر دامانمان می گسترانند. آتشی که می سوزاند آن همه عشق را، آن همه لطافت را و آن همه سرسبزی را، 

براستی که مظلوم است این جنگل، آیا این مظلوم را یاری رسانی هست؟؟؟

فریاد جنگل این روزها بلند است، دستان سوخته اش به سوی ما دراز. براستی ما میراث داران خوبی بوده ایم‌؟؟؟؟

 خبرنگار عراقی / دزفول

http://dezfoolnews.ir/fa/News/71150/مرثیه-ای-برای-نابودی-اسفبار-جنگل-های-باارزش-دز-در-سکوت-و-بی-تعهدی
بستن   چاپ