چاپ

زیباترینم؛ از تو سپاسگزارم برای تمام شب های کودکی ام که؛ همراه من بوده ای، بی آنکه لحظه ای چشمانت را به روی هم بگذاری..‌
از تو سپاسگزارم که؛ با دستان پر مهرت دستانم را گرفتی، که نخستین گام هایم را بردارم و امن ترین تکیه گاه آن روزهایم شدی...
زیباترینم؛ از تو سپاسگزارم که هر بار فروریختم، من را ساختی و از نو بنا کردی و هرگاه جهانم غم آلود شد، برایم بهانه هایی از جنس شادمانی ساختی..
و از تو سپاسگزارم که؛ با باور داشتن توانایی هایم ، برایم ارزشمند ترین لحظات را فراهم آوردی..

و من را ببخش که؛ که گاهی ندانسته رنجاندمت،و با خودخواهانه عمل کردنم تو را مضطرب ساختم...

اما نازنینم ،با تو عهد میبندم همانطور که خالصانه همراه من بودی و همراهی ام کردی، همواره همراهت خواهم بود.

نویسنده؛ بهارشوهانی