مقاله تحلیلی
تاملی بر معنا و مفهوم گردشگری /قسمت دوم
بقلم : مهدی حامدی نیا کارشناس ارشد معماری ، مربی گردشگری و دزفول پژوه
با توجه به اینکه بخش تاریخی دزفول پتانسلی بسیار مستعد برای توسعه گردشگری دارد و چندین سال است شهروندان به شکل متعصب بر وضعیت رنجور بافت تاریخی بر متولیان آن خرده گرفته و گلایه می کنند ، اما اکنون ضرورت دارد بر دیگر فرصتهای گردشگری در دزفول که شهروندان از آن محروم مانده اند تامل داشته باشیم .
عناصر اصلی شهر دزفول در بافت تاریخی که عامل اصلی ارتباطات مردم درآن دوره بوده شامل : حمام ، قمش ، ساباط ، مسجد ، مدرسه و این دست اماکن بوده است اما با توجه به توسعه شعاعی شهر در سال 1330 و به بعد و تخریب حصار دزفول بخش جدید شهری و خیابان کشی شطرنجی شکل گرفت ،
و نیز با توجه به توسعه صنعت ساختمان و امکانات برق رسانی و آبرسانی مدرن بناهایی مانند حمام و قمش ومیدان گاه هایی بعنوان مرکز محله (سرمیدان بزرگ ، سرمیدان کوچک ، باورت کوبان ، چلاکه ) و دیگر بناهای مهم موثر و پیوند دهنده ارتباطات مردم به تدریج از یاد رفت.
اما شهر سازی جدید می توانست این امکان را فراهم سازد تا جایگزینی مناسب توام با عملکرد ایجاد فرصت گردشگری و ارتباط شهروندان باشد ، تا آغازی بهتر برای شناخت مفهوم گردشگری برای ساکنان شهر و محله ها معرفی شود، و این فرهنگ و دانش با زندگی شهروندان آمیخته شود.
توجه به این مطلب که منظور و مقصد از مفهوم گردشگری الزاما جابجایی با فاصله ده ها کیلومتری از محل سکونت نیست.
چرا که نمای خیابان ها روشنایی معابر ،کیفیت کفپوش معابر ، فاضلاب و آب روهای سطحی و غیره ، همه اینها از موارد مهم در کیفیت فرهنگ گردشگری هستند .
بعنوان مثال بخشی از مجموعه های خصوصی شهری در دزفول و شهرهای همجوار برای بسیاری از شهروندان که انجا سکونت ندارند محیطی جذاب بنظرمیرسد.
در این زمینه میتوان به مجموعه مسکونی سوم شعبان و پایگاه چهارم شکاری اشاره داشت ، و پانصد دستگاه دزفول ، شهر شوشترنو و خانه های راه آهن اندیمشک نمونه ای کوچک از این موضوع هستند که عقیم ماندند .
به هر ترتیب، تیپ یکنواخت خانه ها و فضای سبز گسترده خانه ، بازارچه محلی و نظم در مبلمان شهر( تیپ درب اماکن از نظر اندازه ، رنگ و شکل ، تابلوهای اعلان ، همسان بودن بناها از نظر رنگ ، مصالح ،ارتفاع ، تیپ در و پنجره ، ودیگر جزئیات ) این امکان را فراهم می کند که موجب آرامش فضاهای شهری بشود که نقش بسزایی در فرهنگ گردشگری دارد.
بعنوان مثال ، آیا این امکان وجود نداشت که قطعه های شهری اخیرا ساخته شده ،بلاخص کوی حافظ، 86 هکتار، کوی رسالت ، کوی سعدی ، انقلاب ، ذوالفقار ، فرهنگ شهر که در 30 سال گذشته دردزفول ساخته شده اند، از الگوهای فوق الذکر تبعییت کند ؟؟؟؟؟؟؟ و متولیان و ایده پردازان و مجریان نگاهی اندک به برنامه ریزی شهرسازان و معماران گذشته داشته باشند ؟
تا درنهایت چهره شهر گردشگر پذیر و بلند آوازه میشد؟
اگر چه حتی اماکن بحساب گردشگری هم چنین استانداردی ندارند ، و در نهایت متاسفانه شهروندان از این حقوق شهروندی نیز محروم و همچنان فرهنگ گردشگری نامفهوم مانده است./ صبح ملت
تصویر متن : نمایی از بناهای شوشتر نو