یادداشتی از دکتر فرزاد رمضانی راد در خصوص شکل گیری اقتصاد دانش بنیان و اقتصاد مقاومتی با تعامل موثرفی ما بین دانشگاه با صنعت
چهارشنبه 13 اسفند 1399 - 12:33:59

اقتصاد دانش بنیان اقتصادی است که بر اساس تولید و توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته و سرمایه گذاری در دانش و صنایع دانش پایه مورد توجه خاص قرار می گیرد. در ساختار اقتصاد دانش بنیان بخش قابل توجهی از سرمایه گذاری ها می بایست به بخش های فناروانه و ایجاد زیر ساخت های آن سوق یابد.

در دنیای پرتحول امروز، دانش و نوآوری اساسی ترین عامل پیشرفت در عرصه های صنعتی و اقتصادی محسوب می گردد .اقتصاد یک کشور وقتی شکوفا می شود که بستر لازم برای نوآوری و حضور در بازارهای رقابتی جهانی فراهم شود. حرکت به سوی نوآوری و ایجاد تغییر در ترکیب محصولات و خدمات در قلمرو فعالیت های یک کسب و کار دانش بنیان قرار دارد. این کسب و کارها در تبیین و مدل سازی فرایندهای تولید، تحقیق و توسعه، غنی سازی علمی و فنی، آموزش، پرورش و توسعه انسانی، انتقال دانش و نشر و اشاعه نوآوری در کشور نقش مهمی ایفاء می کنند. تنها پرداختن به کسب دانش و آموزش در اقتصاد تاثیری ندارد، بلکه این دانش باید به صورت مستمر و پایدار در استفاده از منابع اقتصادی به کار برده شود.

شرکتهای دانش بنیان با توجه به ظرفیتهایی نظیر اقتصاد مبتنی بر دانش بومی و اتکاء به توان علمی و پژوهشی داخلی از ارکان بسترساز توسعه در چارچوب اقتصاد مقاومتی به شمار می روند.

ضرورت ایجاد  و تعامل برای ارتباط دانشگاه با صنعت:

در دنیای امروز، رابطه ای مستقیم بین توسعه تکنولوژی و پیشرفت در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر کشور برقرار است. به طوری که می توان گفت تکنولوژی عامل اساسی برای ایجاد ثروت، دانایی و توانایی کشورها بوده و ابزاری قدرتمند در توسعه ملی به شمار می آید. تکنولوژی طبق تعریف اسکاپ، چهار رکن اساسی دارد : انسان ، ماشین ، سازمان و اطلاعات که تعامل اینها با یکدیگر موجب رشد و توسعه اقتصادی  می شوند.اگر درگذشته نیازی به برقراری ارتباط میان صنعت و دانشگاه احساس نمی شد، اما اینک در عصر دانایی محوری، الزام چنین ارتباط و تعاملی بین این دو بخش ، بیش از پیش آشکار شده است.

فناوری نیز ابزار کمک کننده در جهت رفاه و تسهیلات افراد جامعه است یعنی نهاد صنعت. با این تفاسیر ارتباط علم وفناوری که کی از عوامل مهم در توعه همه جانبه کشورهاست همان ارتباط دانشگاه با صنعت است. ارتباط صنعت و دانشگاه را می‌توان این‌گونه بیان کرد: استفاده از توانمندی‌های دانشگاه در جهت رفع نیازهای صنعت که همگی در راستای توسعه همه جانبه کشور می باشد.

دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعه‌ای در دنیائی که بر محور و مدار دانائی در جهان کنونی می‌باشد، محسوب می‌شوند. اگر درگذشته نیازی به برقراری ارتباط بین این دونهاد در جوامع احساس نمی‌شد ولی امروزه لزوم ایجاد چنین ارتباط و تعاملی بین این دو نهاد، بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. ترتیب نیروهای متخصص و کارآمد از سوئی و اشتغال به کار فارغ‌التحصیلان دانشگاه از سوی دیگر مسائلی است که در این زمینه ذهن مسئولان هر کشور را به خود معطوف کرده است.

ارتباط دانشگاه وصنعت می‌تواند تأثیری تعیین کننده در این امر داشته باشد. به این دلیل که این ارتباط اگر به شکل مناسب برقرار شود می‌تواند تأثیر بنیادی بر جای بگذارد. تجربه کشورهای توسعه یافته و صنعتی به ما نشان می‌دهد که بدون وجود این همکاری، رشد و توسعه اقتصادی کشورهای غیر ممکن و حداقل بسیار دشوار است.

نقش و اهمیت دانشگاه بدین دلیل است که چون دانشگاه محل تربیت نیروی انسانی متخصصص و ماهر و به معنای واقعی کلمه است و اگر این نیروی متخصص بتواند دانش و مهارت خود را در عرصه تولید و صنعت به کار برد، موجب پیشرفت خواهد شد، اما درحال حاضر دانشگاه ما از سه وظیفه تولید دانش، انتقال دانش به نسل جدید و همچنین نشر و اشاعه دانش به‌طور عمده بر انتقال دانش تأکید دارند

وظایف عمده دانشگاهها در جهت تقویت ارتباط بین صنعت و دانشگاه:

چون دانشگاه محل تربیت نیروی انسانی متخصص و ماهر است و اگر این نیروی انسانی متخصص بتواند دانش و مهارت خود را در عرصه تولید و صنعت به کار ببرد ، موجب پیشرفت خواهد شد.

بنابراین ارتباط صنعت و دانشگاه در هر کشوری می تواند تأثیری تعیین کننده در رشد اقتصادی آنجا داشته باشد. معمولا در راستای این تعامل وظیفه عمده دانشگاهها عبارت است از:

  • آموزش و ارتقای دانش دانشجویان و آماده کردن آنان برای حضور در بازار کار
  • شناخت و برطرف کردن نیازهای تحقیقاتی بخش صنعت و به روز نگهداشتن آن
  • ﻛﻤﻚﺑﻪ آﻣﻮزش اﻓﺮاد ﻣﺘﻘﺎﺿﻲ در زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎی دﻟﺨﻮاه
  • ﺑﻬﺒﻮدﻛﻴﻔﻴﺖ و ارﺗﻘﺎء اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎ و ﺷﻴﻮه ﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ و ﭘﮋوﻫﺸﻲ در ﺳﻄﺢ ﻣﻠﻲ

وظایف عمده صنعت در جهت تقویت ارتباط بین صنعت و دانشگاه:

از سوی دیگر بخش صنعت هم وظایفی دارد :

  • نتایجی را که به کمک تحقیقات از حوزه فناوری به دست آمده در عملیات تولید محصول خود دخالت دهد.
  • فراهم آوردن بازار کار و اشتغالزایی مفید برای جوانان و افرادی که آموزشهای مرتبط را در دانشگاهها گذرانده اند.

امروزه متاسفانه فاصله قابل توجهی بین پتانسیلهای علمی کشور با نیازهای بخش صنعت وجود دارد که باید شکاف موجود با تعامل بیشتر صنایع و مراکز علمی و دانشگاهی پر شود. در حال حاضر، دانشگاههای ما به طور عمده بر انتقال دانش تأکید دارند یعنی یک سری دانش را از کشورهای دیگر می گیرند و به دانشجو انتقال می دهند . جالب اینکه بسیاری از دانش های اخذ شده نیز بدون بومی شدن در اختیار دانشجویان قرار می گیرند. آیا چنین دانشجویی پس از فارغ التحصیلی می تواند مورد استفاده بخش های صنعت و خدمات جامعه قرار بگیرد و باعث پویایی و پیشرفت آنان گردد؟ ما اگر توانستیم یک ارتباطی ارگانیک و غیر اجباری بین دانشگاه و صنعت برقرار کنیم، هر دو نهاد از ایجاد این رابطه سود می برند.

موانع موجود در راستای ارتباط صنعت و دانشگاه:

در ذﻳﻞ ﺗﻌﺪادی از ﻣﻮاﻧﻊ ارﺗﺒﺎط ﻣﻮﺛﺮ ﺑﻴﻦ ﺻﻨﻌﺖ و داﻧﺸﮕﺎه را ﺑﺮﻣﻲ ﺷﻤﺎرﻳﻢ. 

ﺿﻌﻒ موجود ﻗﻮاﻧﻴﻦ و ﻣﻘﺮرات  - ﺑﻮروﻛﺮاﺳﻲ اداری- ﻋﺪم وﺟﻮد اﻋﺘﻤﺎد دو ﻃﺮﻓﻪ ﻣﻴﺎن ﺻﻨﻌﺘﮕﺮان و دانشگاﻫﻴﺎن    - ﻛﻤﺒﻮد ﻣﺴﺎﺋﻞ اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ   ﻛﻤﺒﻮد ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ-  ﻃﺮح ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻣﺤﻮر ﻧﺒﻮدن  ﭘﺎﻳﺎن ﻫﺎی ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ - ﻋﺪم وﺟﻮد ﻣﺘﻮﻟﻲ واﻗﻌﻲ ﺟﻬﺖ ﺑﺮﻗﺮاری و ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ارﺗﺒﺎط ﺑﻴﻦ ﺻﻨﻌﺖ ودانشگاه - ﻛﻤﺒﻮد ﻃﺮح ﻣﺸﺘﺮک ﻫﺎی ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺑﻴﻦ ﺻﻨﻌﺖ و  ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت - ﻣﺸﻜﻼت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻴﺰان و ﻧﺤﻮه ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺑﻮدﺟﻪ   

راهکار موجود در راستای ارتباط موثر و سازنده صنعت و دانشگاه:

  • برنامه‌ها و شیوه‌های‌ تدریس‌ و سرفصلهای‌ آموزشی‌ دانشگاهها، متناسب‌ با فناوریهای‌ روز بازنگری‌ و اصلاح‌ شود.
  • نظام‌ آموزشی‌ و اجرای ‌ کارآموزی‌ دانشجویان‌ در صنایع‌ و نیز بازآموزی‌ صنعتگران‌ و فارغ‌التحصیلان، در سطح‌ کشور بازنگری‌ جدی‌ را می‌طلبد.
  • انتخاب عنوان و موضوع پایان‌نامه‌های‌ کارشناسی، کارشناسی‌ ارشد و دکترا باید با دقت و وسواس خاصی صورت پذیرد، به صورتی که کاربردی بوده و سپس نتایج آن جهت استفاده همگان انتشار یابد.
  • اخذ واحد درسی با عنوان طرح پژوهشی ( بازدید ازصنعت ) قبل از اخذ موضوع پایان نامه و رساله
  • ارتقای توان مهارتی دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی
  • الزامات انعقاد قرارداد‌های تحقیقاتی، پژوهشی و فناوری
  • مستندسازی دستاورد‌های دانشگاه‌ها در حوزه ارتباط با صنعت
  • برگزاری نمایشگاه تقاضای فناوری

تحول و توسعه کسب و کارهای دانش بنیان:

دانش به عنوان یکی از نیروهای بسیار موثر در تحولات اقتصادی و اجتماعی به شمار می آید و به عنوان یک کالای عمومی محسوب می گردد، زیرا می توان دانش را بدون کاهش و استهلاک با دیگران به مشارکت گذاشت. در عین حال، این یک مشخصه منحصر به فرد برای این کالای عمومی محسوب می شود که برخلاف سایر کالاهای فیزیکی (مثل سرمایه، دارایی های مادی و منابع طبیعی) استفاده از آن از کمیت آن نمی کاهد و می توان از آن بارها استفاده کرد. به این ترتیب، دانش به عنوان یک منبع دائمی همواره در اختیار بنگاه های اقتصادی قرارگرفته و با مشارکت مکرر در فرایندهای گوناگون تولیدی و خدماتی، سبب افزایش مزیت رقابتی و ایجاد ارزش افزوده و توسعه پایدار می شود.

فاکتورهای کسب و کارهای دانش بنیان:

  • ایده های نو (ایده محوری) ایده پردازی مقدمه فرایند نوآوری بوده، و تولید ایده های جدید یک منبع مهم نوآوری در داخل سازمان است. در این بین علاوه بر این که کسب و کارهای دانش بنیان از دارایی های دانشی خود به عنوان مزیت رقابتی استفاده می کنند.
  • قابلیت تجاری بودن ایده ها از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ها می باشد، تجاری سازی به عنوان یک عامل حیاتی فرایند تبدیل فناوری به محصولات موفق اقتصادی مطرح ).
  • رقابت پذیر بودن سازمان های امروز به طور دائم در تلاشند تا خود را از رقبایشان متمایز سازند. در این میان شرکت های دانش بنیان دارای قابلیت های مهمی چون رقابت مثبت، زایش و توسعه هستند و متناسب با اقتصاد در حال رشد می باشند. مهمترین ویژگی یک سازمان دانش بنیان، پایداری آن در مقابل تحولات جهانی است.

نقش کسب و کارهای دانش بنیان مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان :

افزایش ظرفیت تولید همواره مورد توجه اقتصادانان بوده و یکی از معیارهای عملکرد کلان اقتصادی می باشد. مطالعات اولیه به طورعمده بر نقش اساسی عوامل فیزیکی تولید مانند سرمایه فیزیکی و نیروی کار در فرایند تولید تاکید دارند، اما با مفهوم سرمایه (شامل سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی)، عوامل موثر دیگری نیز در جریان رشد اقتصادی شناسایی شدند. یکی از این عوامل، بهره وری منابع تولید است که تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله دانش قرار می گیرد. در نتیجه می توان از کسب و کارهای دانش بنیان به عنوان عامل مهمی در افزایش بهره وری و رشد اقتصادی نام برد. مطالعات نشان می دهد آموزش و منابع انسانی، نظام ابداعات و اختراعات، زیر ساخت های اطلاعات، و نظام های  اقتصادی و نهادی)، محورهای اثر گذار بر رشد اقتصادی از منظر اقتصاد دانش بنیان هستند .


 نتیجه گیری و جمع بندی :

آنان با تاکید بر ضرورت ایجاد ارتباط سه حوزه صنعت، دانشگاه و دولت از درون جامعه ؛ تغییر نگرش در حوزه مدیریت و سیاستگذاری علم در کشور، اختصاص سه درصدی تولید ناخالص داخلی ایران به تحقیقات، تعامل جهانی برای تولید علم، حضور در شبکه های اطلاعاتی علمی جهان، مشارکت صنعت در ایجاد رشته های جدید دانشگاهی، همراهی دانشگاه ها با پیشرفت های سریع فناوری، ایجاد رشته ها و ارائه واحدهای درسی دانشگاهی متناسب با توسعه فناوری در صنایع و نیاز جامعه را از اساسی ترین راهکارهای پیشنهادی برای پیوند حوزه های ارتباطی دولت، صنعت و دانشگاه عنوان می کنند.

دانشگاهی‌ها به جای آن‌که فقط در جایگاه مشاوره قرار بگیرند، بهتر است در قالب دانشگاه و در چارچوب قرارداد بین دانشگاه با صنعت، پیشنهادهای خود را برای رفع مشکلات صنعت ارائه دهند، سپس اجرایی کنند و بتوانند از منافع آن بهره‌‏مند شوند.شرکتهای دانش بنیان با توجه به ظرفیتهایی نظیر اقتصاد مبتنی بر دانش بومی و اتکاء به توان علمی و پژوهشی داخلی از ارکان بسترساز توسعه در چارچوب اقتصاد مقاومتی به شمار می روند.

انعطاف پذیری از ویژگیهای شرکت‌های دانش ‌بنیان و دانش‌ محور است و و این مهم نشات گرفته از پیش‌بینی اتفاقات و نیازهای آینده در آنها است و واحدهای تحقیق و توسعه فعال در این شرکتها روند رشد و توسعه پایدار را حفظ می‌ کنند. دانشجویان می بایست موضوعاتی را جهت تحقیقات انتخاب نمایند که کاربردی باشد و بتواند خلا یا مشکلی از صنعت در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تکنولوژی و... را بر طرف نمایند و این نیاز بررسی و برنامه ریزی هدفمند  ، نظارت و کنترل  دقیق  و تعامل سازنده بین دانشگاه و صنعت می باشد.

با احترام - فرزاد رمضانی راد - دکترای تخصصی مدیریت دولتی، پژوهشگر


http://dezfoolnews.ir/fa/News/60560/یادداشتی-از-دکتر-فرزاد-رمضانی-راد-در-خصوص-شکل-گیری-اقتصاد-دانش-بنیان-و-اقتصاد-مقاومتی-با-تعامل-موثرف
بستن   چاپ