یک سبد انجیر (ادبیات) 11
دوشنبه 11 اسفند 1399 - 14:19:01
صیح ملت نیوز

به نام خالق زیبایی

یک سبد انجیرِ ادبیات "حادثه" بخش 1

درس قبل

 

در درس های گذشته از نویسنده، راوی، شخصیت، زمان و مکان در داستان سخن گفتم، عناصری که اگر در داستان وجود نداشته باشد، در واقع داستانی نخواهیم داشت، اگر مجموع عناصر داستانی را که پیش از این راجع به آنها صحبت کرده ام در کنار هم قرار دهیم، می توانیم شاهد تولد یک داستان باشیم، اما داستانی که روال خاصی ندارد و خسته کننده و بدون کشش است. از این قسمت قصد دارم از عناصری در داستان صحبت کنم که مثل قلب باعث ضربان و گردش خون در رگهای داستان ما می شود. عناصری که اگر درست از آنها استفاده شود و نویسنده بداند چگونه آنها را به کار گیرد، هیجان، ترس و اضطراب را همراه با خطوط داستان به خواننده منتقل می کند و خواننده هر جمله ای از داستان را که بخواند، برای خواندن ادامه داستان مشتاق تر می شود.

این عناصر عبارتند از:

  • حادثه
  • اتفاق
  • انگیزه
  • کشمکش
  • گره افکنی .... گره گشایی
  • بحران
  • بزنگاه
  • تعلیق (هول و ولا)
  • پیرنگ

در این درس و درس های آینده قرار است لیست بالا را مورد بررسی و تعریف قرار دهم.

حـــادثـــه

معنی حادثه در فرهنگ لغت اینچنین است: اتفاق، پیشامد، تصادف، رخداد، رویداد، سانحه، عارضه، قضیه، ماجرا، مصیبت، واقعه، آسیب، بلا.

در داستان نویسی حادثه یعنی چیزی که با اتفاق افتادن آن شخصیت داستان درگیر می شود، اتفاقات جدیدی برایش پیش می آید و گاهی مسیر زندگیش با آن حادثه تغییر می کند. مثلا شخصیت داستان تصادف می کند و پاهایش فلج می شود، این حادثه باعث تغییر مسیر زندگی او می شود و باعث حرکت داستان به سمت جلو می شود.

حادثه باعث تغییر روند یکسان و معمولی داستان شده به آن هیجان و کشش می بخشد.

تمام حوادث داستان تلخ نیست و برای شخصیت داستان مشکل ایجاد نمی کند، ممکن حادثه بسیار شیرین باشد، مثلا بعد از یک بهمن بزرگ و ساعتها جستجو فرد اسکی بازی زنده از زیر برفها بیرون کشیده می شود.

حادثه جزو اتفاقهای بسیار بزرگ طبقه بندی می شود، چون دامنه اثر بزرگی دارد مثل سقوط یک هواپیما یا غرق شدن یک کشتی، می دانیم که این حوادث همیشه در زندگی اتفاق نمی افتند، پس می توان بجای حادثه در داستان از اتفاق استفاده کرد.

اتــفـــــاق

اتفاق حوادث کوچک زندگی است که می تواند باعث ایجاد تنش برای شخصیتهای داستان شود، دعوای دوبرادر، دزدیده شدن یک گردنبند، درس نخواندن یک دانش آموز و ...

یک اتفاق کوچک در طول داستان با ایجاد اتفاقاتی دیگر به صورت سلسه وار، می تواند منجر به یک حادثه گردد.

حادثه را در داستان می توان به دو نوع تقسیم کرد:

  1. حادثه اصلی
  2. حادثه فرعی

حادثه اصلی همان چیزی است که در فکر نویسنده شکل گرفته، پخته شده و روی کاغذ آورده شده است، حادثه اصلی همان حادثه ای است که اگر تغییر کند یا حذف شود مسیر داستان کاملا تغییر می کند.

حادثه فرعی، حادثه یا حوادثی هستند که در کنار حادثه اصلی به دلیل حادثه اصلی یا بی دلیل رخ می دهد و نویسنده به کمک این حوادث فرعی، داستان را بسط داده و آن را جلو می برد، گاهی نویسنده با بسط حادثه اصلی، حادثه های فرعی را ایجاد می کند، یعنی حوادث فرعی جدای از حادثه اصلی نیستند، بهتر است برای بالا بردن قدرت نویسندگی، سعی کنیم حوادث فرعی را به گونه ای بیافرینیم که در عین اینکه به واسطه حادثه اصلی ایجاد می شوند باز جایگاهی مستقل در داستان داشته باشند.   

بر اساس اینکه ما در داستانمان تمرکز را بر حادثه گذاشته ایم یا شخصیت داستان، بر اساس اینکه ما بیشتر داستان را با حادثه جلو می بریم یا شخصیتها به دو نوع داستان می رسیم:

الف) داستان شخصیت محور

ب) داستان حادثه محور

داستان حادثه محور مثل فیلمهای اکشن، با پرش از یک حادثه به حادثه دیگر، یا با بسط دادن بسیار زیاد یک حادثه و پرداختن به آن از زوایای گوناگون یا در کنار حادثه ی اصلی استفاده از حوادث زیاد فرعی، خواننده را با خود همراه می کند. در داستان حادثه محور خواننده کمتر اطلاعاتی راجع به شخصیتهای داستان به دست می آورد و بیشتر در هول و ولای حوادث با شخصیت همراه می شود....

 

بحث پیرامون حادثه ادامه دارد.....

آثار خود را برای ما بفرستید

Alireza_rashnow@yahoo.com

 


http://dezfoolnews.ir/fa/News/60274/یک-سبد-انجیر-ادبیات-11
بستن   چاپ