چاپ

یادداشت/

مهری کیانوش راد

عاشق شو ار نه روزی
کار جهان سر آید
نا خوانده نقش مقصود
از کارگاه هستی
(حافظ)

پشت دیوار بلند عشق توقف نکن، فرصت در گذر است ، راز گذر را بیاموز و بگذر.
عشق را بیاموز ، عاشقی را تجربه کن و معشوقی برگزین ؛ که همه ی زندگی تو را معنا ببخشد.
عشق همیشه راه گشا است؛ اما در روزهای سخت ، تبدیل به اکسیر اعظمی می شود و معجزه می آفریند.
در روزها ی سخت ، بیشتر از هر
لحظه ای نیازمند آن هستیم ؛ تا دوست داشته باشیم و دوستمان داشته باشند.
کسانی که می توانند بی هیچ توقعی دوست داشته باشند و مهربانی را مانند رایحه ی گلی خوشبو پراکنده کنند ،
موهبتِ عاشق شدن را دارند و گذر از سختی ها برایشان آسان تر است.
می گذرند ، چون جان تشنه ی آنان به مرداب شدن عادت نکرده است.

در این روزها ی سخت ، چقدر نیازمند آن هستیم ، که عاشق باشیم ، تا با تجربه ای شگفت از این نیروی اهورایی، قدرت گذر از سختی ها را خلق کنیم.
هر کس که نامش آدمی است ، تجربه ای از عشق ، در زندگی داشته است؛ بنابراین سخن گفتن از آن شاید حرف تازه ای نباشد.
عشق میل شدیدی که از محبت فراتر می رود ، انسان را از پوسته ی خود خواهی خود بیرون می آورد ،متوجه اشیا بیرون از خود می کند .
در دایره ی شعاع دید انسان ، اشیا مادی ، معنوی ، انسانی و هر چه نام وجود و بودن بر آن تعلق می گیرد، قرار دارند، اما چه بسا هیچ گاه بسیاری از زیبایی را نبینیم و بگذریم .
گاه روزمرگی ها ما را در خود گم و تبدیل به شی می شویم.
هر چند عشق در نهایت ، تقدیس خود و ارزش هایی است که ما انتخاب می کنیم ؛ اما در شناخت زندگی نقشی کلیدی دارد.
آینه ای پیش روی ما می گذارد ، تا ارزش های درونی خود را بیشتر بشناسیم.
پلکانی جلوی پای ما می گذارد ؛ تا شهامت بالا رفتن را پیدا کنیم.
قوی ترین انگیزه ی زندگی را در ما ایجاد می کند ، تا زندگی کنیم و روزمرگی را رها کنیم.
وقتی عاشق هستیم ، یعنی هدفی در زندگی پیدا کرده ایم ، که دوستش داریم و انگیزه ی رسیدن به آن به زندگی ما معنا بخشیده است .
معنا در زندگی ، کیفیت زندگی را از شاخص های والاتری برخوردار می کند و به انسان قدرت مبارزه با موانع پیش روی خود را می بخشد.
به انسان شهامت و شجاعت می بخشد ؛ تا قدرت گذر از دیوارهای مانع را پیدا کند.
مهم نیست چند بار شکست می خوریم ، ارزش از آن کسی است ، که عشق را تجربه کرده است و بلند شدن های مکرر ، عادت همیشگی او شده است.
معشوق تو می تواند:
آزادی تو ، اندیشه ی تو و همه ی ارزش هایی باشند ؛ که به زندگی تو تشخص بخشیده اند.
معشوق تو می تواند خانواده ی تو ، سرزمین تو ، جامعه ای باشد که در آن زندگی می کنی و شوق تکامل و رشد آن را داری.
معشوق تو می تواند زن یا مرد ایده الی باشد که آینده ی خود را با او می سازی.
باید اعتراف کرد ، شورانگیز ترین عشق ها که شاعران دفتر های خود را از آن پر کرده اند ، داستان زنان و مردانی است که به شوق همراهی موافق، برای ساختن آینده ای زیباتر ، به یکدیگر رو آورده اند .
عاشق پشت دیوار بلند عشق نمی ماند
نمی ماند.
شیوه ی او عبور و تجربه ی مرزهای تازه است.
علامت عاشق این است.
اگر این ویژگی را یافته ای ، عاشق هستی و نومیدی در تو راه ندارد و هر لحظه در اندیشه ی تازه ای هستی .
اگر افسرده ای هستی ، در گوشه ای نشسته ای ؛ تا فلک برای تو
کاری بکند ، شانس به تو رو ی نشان دهد .
نه عشق را شناخته ای ،
نه خودت را
نه ارزش زندگی کردن را.

صبح ملت